پیشتر درباره جهات مختلف این برنامه در همین ستون توضیحات مفصلی داده شده است، پس از زیادهگویی پرهیز میکنم و یکی از مبانی اصلی که در سالهای گذشته توجه چندانی به آن نشده را بررسی میکنیم. معماری یکی از معیارهای مهم شناساندن یک شهر و در واقع شاهراه اساسی هویت است. در شهرهای پیشرفته جهان از این ابزار به عنوان شناسنامه توسعه استفاده میشود که در واقع نمایانگر پیشینه تاریخی– فرهنگی آن ملت است . درنظر بگیرید؛ شهرداری لندن سالها پیش، استفاده از پنجره با قاب فلزی را ممنوع و سازندگان را ملزم به استفاده از چوب کرده است. هرچندکه این بهرهوری باعث تهدید محیطزیست میشود اما امروز پنجرههای چوبی به همراه اتوبوسهای دو طبقه، کیوسکهای قرمز و تاکسیهای مشکی نماد شهر لندن هستند.
معماران و هنرمندان کشور ما همواره متأثر از معماری اسلامی بودند و ابنیه تاریخی ما گواهی بر این مدعاست. ویژگیهای معماری اسلامی در گذر سالیان با ظرافتهای هنر ایرانی تلفیق شد و مفهوم جدیدی به نام معماری ایرانیاسلامی را پدید آورد که ابزار مهمی در راستای شناساندن فرهنگ ایرانی محسوب میشود. سبکی که پیچیدگیهای فرهنگ عمومی، لطافت و طبع حساس مردمان ما را به خوبی نمایان میکند، از آزمون تولید سربلند بیرون آمده و منجر به ساخت بناهای مهمی همچون مسجد شاه، عالیقاپو، امیرچخماق و ... شده است.
اما مشهد که از آن به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام یاد میشود تا چه حد به این اصل پایبند بوده است؟
شهری که از حضور با برکت هشتمین امام شیعیان بهره میبرد باید سر آمد معماری ایرانیاسلامی باشد، درحالیکه با نگاهی اجمالی به روند توسعه و ساختوساز در سالهای اخیر میتوان به آسانی دریافت که ناظران و طراحان برنامه «مشهد 2017» از رعایت این اصل و حتی گنجاندن آن در بخشی از تصمیمات خود غافل بودهاند.
ظهور بیرویه مراکز خرید متعدد، پارکهای آبی، ساختمانهای مرتفع اداری و مراکز تجاری مبادلات مالی متفاوت نه تنها کمکی به هویتبخشی شهر مشهد نکرده بلکه چهره این کلانشهر مذهبی را بیشتر به سمت یک طرح ناهمگون سوق داده است.
یکی دیگر از مشکلاتی که نیاز به بازنگری اساسی دارد، ساماندهی حاشیهنشینی است که از سه سال پیش تاکنون اقدام خاصی در مورد آن صورت نگرفته و هویت شهر مشهد را تهدید میکند، علاوه برآن نیز جلوه بدی به نمای شهری داده است. خانههای بدون نما و نیمهخرابه خراشی بر صورت معماری شهری است که نشاندهنده تبعیض و توسعه ناپایدار بوده که ضرورت پرداخت و نوسازی زیرساختهای شهری را بیش از پیش بهوجود میآورد. حاشیهنشینان عموما نیروی کاری هستند که هر روز با چندین دستگاه اتوبوس خود را به مرکز و غرب شهر میرساند و معمولا مشاغل خدماتی را در اختیار دارند. براساس آخرین آمار منتشرشده 30 درصد جمعیت مشهد را حاشیهنشینان تشکیل میدهند که یک واقعیت غیرقابلانکار هستند. یک میلیون حاشیهنشین مشهد بیشتر در شهرکها و مناطق فرسودهای زندگی میکنند که بسیار جرمخیز هستند. براساس آمار نیروی انتظامی، 4/63 درصد از مجرمان در این مناطق شهر ساکن هستند که به نظر میرسد اولویت اول در بحثهای نوسازی، معماری، فرهنگی و امنیتی بهشمار میآیند.
با این نگاه رسیدگی به حاشیهنشینی و معماری شهری کار کارشناسی و رویکرد اجرایی مشخصی میطلبد که اگر اقدام به موقعی در خصوص آن صورت نگیرد، تأملات و پرسشهایی بهوجود میآورد که شاید تا سالها نتوان پاسخ مشخصی برای آن یافت و به جای قرار گرفتن در مسیر توسعه بیشتر باعث عقبماندگی و عمیقتر شدن مشکلات خواهد شد.
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .