میدان مقاومت بهانهای شد تا با محمد جهانپا که فعال هنری این حوزه است، گپ بزنیم. از کاستیهایی که این سالها وجود داشته و از جایگاه تئاتر دفاع مقدس در خراسان رضوی صحبت کنیم. جهانپا معتقد است که حوزه دفاع مقدس نيز جدا از مسائلي كه در زمان خود به آن ميپرداختند، يكسري مسائلی دارد كه عواقب آن بعد از گذشت سالها از جنگ مشخص ميشود و اين خود سوژههاي بكر براي نمايشنامهنويسان و كارگردانان است، در ادامه این متن گفتوگو با این هنرمند عرصه تئاتر را میخوانید.
کمی درباره خودتان بگویید. از چه زمانی تئاتر را آغاز کردید و دلیل اینکه تمرکزتان بیشتردر حوزه تئاتر دفاع مقدس و یا تئاتر مذهبی و عاشورایی بوده، چیست؟
در ابتدا تشکر میکنم از روزنامه وزین «دنیای اقتصاد» که این فرصت را برای بنده و تئاتر حوزه دفاع مقدس قائل شدید. من بهعنوان نماینده تئاتر میدان مقاومت باید بگویم تئاتر را به صورت حرفهای بعد از اتمام تحصیلات دوره متوسطه در انجمن نمایش مشهد آغاز کردم، خوششانسی من در همان ابتدای کار، آشنایی با آقای رضا صابری استاد تراز اول خراسان بود که شروع حرفهام با کارهای ارزشمندی رقم خورد، حدود 15 سال از آن تاریخ میگذرد، هم در زمینه کارگردانی و هم بازیگری فعالیتهای زیادی انجام دادم ولی بیشتر تمرکز من روی بازیگری بوده، اما کارگردانی که علاقه دوم من است، در زمینههای مذهبی و بهخصوص فضای اجتماعی، سعی کردم از اتفاقات جذابی که حول جغرافیای حرم میافتد، استفاده کنم و بیشتر تمرکز من در کارگردانی فضای نمایش مذهبی و تئاتر دفاع مقدس است، علتش هم خلأیی است که در فضای شهرمان میبینم.
کار کردن روی ژانر تئاتر مذهبی و دفاع مقدس برای یک تیم حرفهای به نوعی ریسک محسوب میشود، وقتیکه شما باید این آمادگی را داشته باشید که تماشاگر برای دیدن اثر شما با گارد بسته نشسته باشد و نیاز است که این اعتماد را از شما بگیرد تا به تماشای کار بنشیند. فکر کنم با استفاده از نویسندگان درجه یک کشور و بازیگران خوب میشود پیوند جذابتری را با تماشاگر ایجاد کرد. نمایش میدان مقاومت هم که اکنون در تئاتر شهر درحال اجراست حاصل همین اتفاق است، در نمایش میدان مقاومت ما شاهد حضور سه نسل از بازیگران هستیم. این نمایش را علی موسویان که در حوزه تئاتر دفاع مقدس مذهبی چهره شناختهشدهایست، نوشته. شاید محمد جهانپا با همین کارهای دفاع مقدس و مذهبی شناخته شده و دلم میخواهد در همین فضا بمانم اما در حوزه بازیگری خودم را محدود به یک ژانر خاص نکردم.
درمورد تئاتر مذهبی و دفاع مقدس صحبت کردید، آیا قالببندی این تئاتر به ضرر تئاتر است؟ و آیا تئاتر مذهبی و دفاع مقدس را در یک طیف تعریف میکنید؟
کارهایی که من کارگردانی کردم متاثر از این دو فضا است، کارهای مذهبی مثل نمایش طوفان که پارسال اجرا کردم، یا در فضای امروزیتر، کار عاشقستان که یک دارم اجتماعی است و در حرم اتفاق میافتد. حقیقت این است که امروزه تماشاگر ما از روزمرگیها و بمباران رسانهای در فضاهای جنگ، دفاع مقدس و فضاهای مذهبی شاید مقداری خسته شده و از بس این اتفاقات را دیده، بهدنبال یک ابتکار است. هر زمان که ما نگاه جدیدی را در دو سبک تئاتر مذهبی و دفاع مقدس وارد تئاتر کردیم، موفق میشویم، کمااینکه هرچند نمایش دفاع مقدس جزء ژانر دفاع مقدس محسوب میشود ولی کاملا به جنگ نپرداخته و به نوعی نقد رانتخواری است. بهنظر من نوع دید کارگردان و انتخاب متن همیشه برگ برنده است.
بهنظرم خیلی مهم است که اینگونه کارها سفارشی نباشد و این خیلی باارزش است که شما با علاقه و میل خودتان این کار را انجام میدهید.
بله دقیقا. من همیشه در گروه خودمان مورد بازخواست هستم و کسانیکه با من کار میکنند خیلی علاقمند هستند که خارج از این دو فضا کار کنیم، ولی پاسخی که همیشه دارم این است؛ در ژانرهای دیگر در مشهد هنرمندان خیلی خوبی داریم که موفق کار میکنند، یک تیمی هم لازم است که در فضای مقاومت بتواند خوب کار کند وحرف روز بزند.
در خصوص تئاتر مذهبی خیلی از کارها رنگ و بوی شعار گرفتهاند و امثال شما که کاری را آگاهانه و از روی علاقه و دانش انجام دهند، کم هستند، برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
دغدغه جذب اسپانسر همیشه با هنرمند تئاتر است و یکی از بخشهایی که میتواند به او کمک کند بخش سفارش است، ولی اینجا هنرمندی که باهوش باشد و توجه اصلیاش جذب مخاطب باشد، میتواند از این سفارش به نحومطلوب استفاده کند، اگر هنرمند قرار باشد صرفا برای کسب هزینه و پولی که صرف سفارششده، کار کند قطعا دچار مشکل میشود و آن اجرا شکست میخورد. چون دیگر آن گروه دغدغه ارتباط با مخاطب را ندارد و برایش مهم نیست مخاطب دوست دارد در این ژانر چه کاری را ببیند. من فکر میکنم اگر دغدغه هنرمند کار برای مردم و ارتباط با عموم مردم باشد در تولید متن و نوع اجرا هم میتواند موفق باشد. اصولا نمایشنامهنویسانی که مستقل هستند، همیشه میگویند بدترین نمایشنامهها، نمایشنامههای سفارشی هستند ولی بهترین نمایشنامهها هم آنهایی هستند که برخاسته از دل، منطق و شعور خودمان باشد و به ما دیکته نشده باشد. این مستلزم زیرکی است که باید اهالی هنر داشته باشند.
برای جذب اسپانسر خوب که از هنر و هنرمند حمایت کند، چه باید کرد؟ تئاتر استان با چه مشکلاتی دست به گریبان است و چگونه میتوان با مشکلاتی از قبیل کمبود امکانات و مشکلات اقتصادی مقابله کرد؟
بحث اسپانسر فقط مختص ما نیست، درست است مشهد بعد از تهران دومین شهری است که در تئاتر شهر آن هرشب نمایش اجرا میشود و در نقاط دیگر کشور این اتفاق بسیار کم میافتد همچنین در واحد انجمن هنرهای نمایشی استان، برنامه نمایشی داریم و تا دی ماه مشخص است چه تئاترهایی قرار است اجرا شوند؛ اینها نکات مثبتی هستند اما مسالهای که با نقدهای فراوانی مواجه شد، این بود که حضور افراد چهره که مردم به آنان علاقمند هستند یک برنامه کوتاهمدت بود که موردنقد قرار گرفت و نباید بازیگران چهره، عاملی برای حضور تماشاگر در سالن باشند، ولی به نظر من کاری که ما باید در شهر خودمان انجام دهیم، این است که از قید و بند سالنها بیرون بیاییم و تئاتر را در فضایی بیاوریم که با تماشاگر راحتتر ارتباط بگیریم، من چون در فضای خارج از تئاتر این شهر با شهرداری هم کار میکنم این حس را دارم که مردم برای دیدن علاقمند هستند ولی ما باید خودمان را تغییر دهیم و تعریف قالب نمایشیمان را عوض کنیم و در فضاهای مختلف بیاوریم. مثلا در اروپا فضاهایی که هیچ وقت برای تئاتر ساخته نشده با یک تغییر مناسب باعث شده یک اتفاق جدیدی رخ دهد.
مشکل اینجاست که ما نتوانستیم بهعنوان هنرمند، تئاتر را به صورت امری که ضرورت داشته باشد، ایجاد کنیم، یعنی یک خانواده در مشهد این استدلال را برای خودش داشته باشد که حتما ماهی یک تئاتر ببیند و اگر این کار را نکند دچار ضعف فرهنگی میشود، ما متاسفانه این فضاها را نداریم، نه در سینما و نه در تئاتر. عموما مخاطبان ما قشر خاصی از جوانان و اهالی فرهنگ و هنر هستند. مدیوم تئاتر هم مدیوم کوچکی است، شاید با یک فضای تصویر بتوانید با طیف وسیعی از آدمها برخورد کنید و این برای اسپانسری که مالک یک شرکت تجاری است قطعا مناسبتر است چون میخواهد با طیف وسیعتری از مخاطبان ارتباط برقرار کند ولی تئاتر، هنری محدود است اگر 20 شب اجرا داشته باشید شاید دو هزار نفر مخاطب داشته باشید، اما در سینما و تلویزیون اینگونه نیست.کوچک بودن مدیوم تئاتر باعث میشود ما بخش قابلتوجهی از اسپانسرها را از دست بدهیم، پس تنها برای اسپانسرینگ بحث علاقه مطرح است. تئاتر هم امر سوددهی نیست اما ضرورتی است که باید بخاطر ارتباط زنده و تاثیری که بر روی مخاطب دارد خیلی جذابتر از سینما باشد و اسپانسرها باید به این نکته توجه کنند. هرچند این روزها حال تئاتر مشهد خوب است ولی آنطورکه تماشاگر مستمر داشته باشیم نه.
درخصوص تئاتر دفاع مقدس که معتقدم هرچقدر هم در این حوزه کار شود، کم بوده و علیرغم اینکه کار زیادی انجام شده اما مهم این است که کار خوب انجام شود و دفاع مقدس برای نسلهای بعد هم به نحو شایستهای معرفی شود، به نظر شما آیا تئاتر مقاومت میتواند یک ضرورت فرهنگی باشد یا یک مساله تکلیفی؟
اصلا نمیتوانیم تکلیف داشته باشیم این امر باید در اعتقادات تماشاگر و تیم اجرا کننده باشد، مقاومت اسم قشنگی است، وقتی بحث مقاومت میآید امر بسیار گستردهای مطرح است، مثلا من در جشنواره مقاومت دو سال پیش حضور داشتم، یکی از نمایشنامههایی که برایم جالب بود، نمایش خاموشی دریا است، شما میدانید وقتی که هیتلر فرمان حمله به فرانسه را داد، فرانسویها برای اینکه دچار تخریب و ویرانی نشوند، فقط در برابر آنان سکوت کردند، خود مقوله جنگ و مقاومت خیلی گسترده است و ابعاد وسیعی دارد؛ ما سالهاست فضاهای جبهه و جنگ را کنار گذاشتیم، در تاثیرات جنگ در جامعه امروز پژوهش میکنیم و از آن نمایشنامه درمیآوریم. هرچقدر این نگاه بهروزتر، دقیقتر وجامعهشناسانهتر باشد مطمئنا دقیقتر عمل میکنیم. این حس مقاومت و نه جنگطلبی حسی است که تمام ملل دارند. حس حفظ حریم خانواده و ناموس مقولهای است که در تمام فرهنگها وجود دارد، چه زیباست که وقتی مخاطب جوان ما در این فضا قرار میگیرد طوری آن را برایش ترسیم کنیم که به این موضوع فکر کند که اگر اتفاقی مثل این جنگ در مملکتش تکرار شود، آیا جزء آن کسانیست که مقاومت میکند یا برایش هیچ اهمیتی ندارد؟
فکر میکنید تئاتر مقاومت روند روبه رشدی داشته؟ و اگر نداشته چه چیزی مانع رشد آن بوده است؟
تئاتر مقاومت در چند سال اخیر دچار رکود در بحث نمایشنامهنویسی شده و این ما را به بنبست کشید. در شیوه اجرا ما هیچ مشکلی نداشتیم، فکر میکنم مشکل نمایشنامهنویسی گریبانگیر تمام کشور شد و به نوعی سوژهها و فکرهای جدید روی کار نیامد و تئاتر مقاومت به بنبست کشیده شد اما مدتی است با تدبیری که صورت گرفت، در کارگاههای آموزشی روی نمایشنامهنویسی کار شد. هنوز هم کسانی هستند که بهصورت خودجوش در این ژانر کار میکنند مثل آقای حمیدرضا نعیمی، آذرنگ، نیما دهقان و ... افرادی که هنوز علاقه خودشان را رها نکردهاند.
از جایگاه تئاتر مقاومت خراسان در سطح کشور بگویید.
ما در مشهد آثار بسیار شاخصی داریم، بهترین اثر ما کار «مظلوم پنجم» آقای صابری است، بعد از آن کارهای آقای مهدی خاتمی را داریم، «پوتینهای پایدار» نوشته علی حاتمینژاد را داریم که محمد الهی کارگردانی کرد، «کنار» رئوف دشتی را داریم که من کارگردانی کردم. وقتی خود نویسندهها از غریزه و احساسات خودشان مطلب بنویسند موفقتر هستند ولی اخیرا رویکردها درحال تغییر است و تمایل به تئاتر اجتماعی و خانواده بیشتر شده است. من فکرمیکنم مشهد هرسال یک نمایش در حوزه دفاع مقدس دارد اما اینکه کیفیتش چگونه است باید منتقدان نظر دهند.
| لزوم تجدیدنظر در سهم خراسان رضوی از بودجه |
|---|
| جزئیات خسارت حادثه اسلامقلعه |
| روایت عدم اهلیت تصمیمسازان |
| احتمال کاهش معاملات مسکن در ماههای آینده |
| درآمد نیمه اول سال؛ 2322 میلیارد تومان |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .