پر واضح است که در این سرزمین خشک و کمآب باید زراعتشان را به دقت برمیگزیدند تا بتوانند سبزینه زندگی را بر صحرای تفدیده کویر حفظ نمایند. این بود که گیاهانی کمآب را یافتند که نه تنها به آب کم و خشکی مقاوم هستند که باران و رطوبت زیاد آنها را از پای میاندازد و میپژمرد.
زعفران و زیره دو محصولی هستند که ایشان برای این دیار برگزیدند. ایشان سالیان سال این محصولات را تولید میکردند و در کناره راه ابریشم به بازرگانان این شاهراه جهانی میفروختند و از آنان قوت و معاششان را میخریدند. این پدران خردمند استقلال را در بهرهبرداری مناسب از منابع طبیعی در دسترسشان میجستند و سودای خودکفایی در همه محصولات را در سر نداشتند!
پمپها و انرژی رایگان که از راه رسیدند و متههای تیز که نه همت و قد خمیده مغنیها را میطلبید و نه سالیان دراز انتظار برای تراویدن آب از مظهر قنات! چنین شد که آبهایی گوارا بیآبله دست و آسان و فوری بر جویبارها جاری شد.
چه نیکو این غولهای مکنده حیات از دل زمین را «مکینه» نامیدند آن خردمندان پیر! گویا از همان آغاز میدانستند که بادآورده را باد میبرد و این مکینهها اگرچه در کوتاهمدت آبی گوارا را بر پهنه دشتهای خشک تشنه این دیار خواهند آورد، اما بیگمان حرص و آزی که این سادگی بر جان فرزندان کمحوصله و پرتوقعشان خواهد ریخت، طولی نخواهد کشید که این مکینهها هرچه آب در دل زمین است را بیرون خواهند کشید و بیرحمانه خون زندگی را از رگهای این دشت بیزبان خواهد مکید!
اتفاقی که دیریست افتاده است. کم نیستند کشاورزانی که برای ادامه مکیدن آب از سفرههای خالیشده زیرزمین ناچار شدهاند چندین بار محل چاههای آبشان را تغییر دهند و برخی دیگر هرگز از سفرههایی که خودکرده خشکاندهاند قطره آبی نیافتهاند!
این درحالیاست که اگر پس از تکنولوژی مته و پمپ و برق، ما فرزندان آن پدران خردمند با تدبیر بیشتر عمل میکردیم، میتوانستیم با زحمتی کمتر همان محصولات سنتی سازگار با خشکی و کمآبی پدرانمان را بیشتر تولید کرده و به جهان بفروشیم و از ایشان گندم بستانیم و گوشت و مایحتاج دیگری را که در این سالیان گذشته به قیمت خشکاندن سفرههای آب زیرزمینی و البته نه چندان در حد خودکفایی تولید کردهایم. چنین شده است که اکنون بیآبی دوباره انتظارمان را میکشد.
با اینکه بسیار دیر شده است، اما باز هم شایسته است در اولین فرصت الگوی کشت این دشت تشنه اصلاح و بومسازگار شود. در چارچوب چنین الگوی کشتی مسلما باید مجددا همان رویکرد پدرانمان را برگزیده و زعفران و زیره را به عنوان محصول عمده این منطقه انتخاب کنیم.
اگر چه خوشبختانه در دو دهه اخیر، کاشت این محصولات بخصوص زعفران به مناطق بیشتری کشیده شده و امروزه علاوه بر استان خراسان جنوبی در سرتاسر استانهای خراسان رضوی و شمالی نیز شایع شده است؛ بهطوریکه سطح زیرکشت این محصول فقط در استان خراسان رضوی به حدود 68 هزار هکتار در سال جاری رسیده است. خوشبختانه بهتدریج مسئولان کشاورزی و زارعان به این نتیجه رسیدهاند که این اقلیم جای کاشتن محصولاتی چون چغندرقند نیست و باید به فکر کشت جایگزین سازگار با کمآبی و خشکی باشد.
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .