مهمترین نکته موجود این است که دریافت نتایج علمی تنها با نگاه کردن میسر نبوده و عملاً ساختار طبیعی را تخریب خواهد نمود و بهزعم بسیاری از دانشمندان علوم طبیعی بدون انجام آزمایشات تخریبی نمیتوان به نتایج دقیق و موردتأیید رسید اما لازم به ذکر است که در حال حاضر تکنولوژی پیشرفته دنیای علوم به راحتی و البته با هزینه اولیه بالا، امکان شناسایی بسیاری از فرآیندهای طبیعی را بدون مداخله و تخریب وسیع ممکن نموده و استفاده از این ابزار پیشرفته، خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری مطرح است. آنچه در ایران و بسیاری از کشورهای جهان سوم و درحالتوسعه رخ میدهد، بهرهبرداری مخرب از تمامی اجزای محیط است بهگونهای که هرکسی ابتدا پا به عرصهای از طبیعت گذاشت خود را محق در برداشت نمونهای از آن منطقه میداند که اکثراً، نتیجه قابلمشاهدهای هم نخواهد داشت. بهعنوان مثال برداشت گونهای گیاهی از محل مورد تفرج به قصد انتقال آن به منزل بهعنوان تحفهای از یک مکان دست یافته. اینجاست که مشاهده میشود، پس از جمعآوری، این گونه حتی در مسیری کوتاه نیز همراه برداشتکننده نبوده و به دلیل مزاحمت و یا سهلانگاری بهعنوان یک موجود مرده به محیط برگردانده میشود. گاهی در سفرهای طولانی به دلیل جذابیت لحظهای، گونهای از گیاه برداشت شده و به قصد انتقال به مبدأ سفر در فضایی مناسب هم منتقل شده است اما به دلیل ناتوانی در رسیدگی از بین میرود. درخصوص جانوران نیز همین طور است، هرگونه جانوری با شرایط محیطی خاص خود سازگار شده و برای بقا به تغذیه و محیط بوم خود، نیاز دارد و ما بدون درنظرگرفتن نیازهای ضروری حیات آن جانور، اقدام به جابهجایی آن میکنیم که معمولاً و بالغ بر 99 درصد از این گونهها آیندهای جز مرگ در کوتاهمدت در انتظارشان نیست. تفرج در طبیعت به قصد لذت بردن از فضایی است که اگر قصد تجدید دیدار داشتیم، بتوانیم با خاطرهای از سفر قبل دوباره به آن مکان سفر کرده و از همان فضا یا محیطی ارتقاء یافتهتر از قبل بهرهمند شده و لذت ببریم و این درحالی است که در ایران زمین بسیار متنوع و جذاب ما، روز به روز از وسعت این گونه مکانهای باارزش تفرجگاهی طبیعی کاسته شده و یا چهره آن کاملاً دگرگون میشود و این شرایط را کسی جز انسان بهرهبردار بهوجود نیاورده است.
نکته دیگر در تفرجگاههای طبیعی گداپروری است. این واژه تنها به انسان اتلاق نمیشود بلکه این واژه در محیط طبیعی به جانورانی اتلاق میشود که با کمک انسان، زندگی میگذرانند. متأسفانه این حکایت ماهی دادن به جای ماهیگیری یاددادن است. هماکنون تعداد جانورانی که به جستجو در زبالههای باقیمانده از سفرههای انسان عادت کردهاند، در حال ازدیاد است و در حاشیه مسیرهای پرتردد انسانی، جانوران وحشی که به دلیل تغذیه دستی به ما عادت نموده و سهلترین راه را برای تغذیه انتخاب کردهاند، بهراحتی میتوان مشاهده کرد. متأسفانه این امر به دو دلیل مهم رخ داده است؛ اول، ورود به حریم و زیستگاههای این گونهها و تخریب محیط زندگی آنها با تغییر کاربری اراضی طبیعی (جنگل، مرتع، بیشهزار و منابع آبی) که نتیجهای جز محدود شدن عرصه زندگی جانوران نداشته و لذا منابع غذایی گیاهی آنها از بین رفته و یا گونههای جانوری موردتغذیه نیز بهدلیل تخریب زیستگاه مهاجرت کردهاند و دوم، اضافه شدن مواد غذایی دور ریخته شده یا پسماندهای غذایی که برای برخی گونهها از جذابیت خاصی برخوردار است. این شرایط باعث نزدیک شدن جانوران به محیط انسانی، شکستن حریم زندگی انسان و دامداریها و در نهایت عادت کردن و خو گرفتن به تغذیه دستی از انسان شده و ترس حیوان از انسان کاهش یافته و در صورت امتناع از تغذیه توسط انسان (تفرجکننده یا مقیم)، افزایش تعداد حملههای این جانوران را به انسان شاهد هستیم. این گناه متوجه انسان است که بوم را به سمت گداپروری سوق داده و متأسفانه در برخی گروههای بومگردشگر یا اکوتوریست نیز توصیه به تغذیه جانوران مشاهده میشود که کاملاً مغایر با اصول اخلاقی بومگردشگری و بومسازگار است. این جاست که لزوم بازآموزی مربیان بومگردشگر و راهنمایان طبیعتگردی و بومگردشگران، احساس میشود.
*عضو هیأت علمی جهاددانشگاهی مشهد
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .