عمدتا فرد یا دچار اعتیاد است یا از آسیبهایی رنج میبرد که مشکلات مادی در بروز آن اهمیت بسیاری دارد و از طرف دیگر نیز نبود پوششهای حمایتی از این افراد باعث میشود آنها درجامعه رها شوند و در نتیجه پدیدهای به نام «کارتنخوابی» در جامعه شکل بگیرد.
کارتنخوابی به عنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی محسوب میشود که عمدتا افرادی که درگیر این پدیده هستند، از برخی مسائل اجتماعی و به تبع آن مسائل اقتصادی نیز رنج میبرند و توان داشتن یک زندگی معمولی را ندارند بنابراین اینها در جامعه رها میشوند و به دلیل اینکه سیستم خاصی برای حمایت از آنها وجود ندارد، این افراد به کارتنخوابی روی میآورند.
یکی از راههای اصلی برای خروج این افراد از چنین وضعیتی این است که آسیبی که به آن دچار هستند، برطرف شود تا این افراد بتوانند به تدریج وارد یک زندگی معمولی شوند؛ در خصوص کمک به این افراد تنها بحث مسائل اقتصادی و کمکهای مادی به آنها مطرح نیست زیرا گاهی به دلیل این آسیب هر چقدر هم به این افراد کمک شود، باز هم به همان حالت قبلی برمیگردند. بنابراین کمکها اگر بدون رفع آسیبهای مرتبط با این افراد باشد، کمکهای مؤثری نخواهد بود.
مهمترین مسأله در این زمینه این است که کمکها به چه شکلی انجام شود؛ در گام اول خود فرد باید بخواهد از وضعیت فعلی خود خارج شود و هیچ کس غیر از خودش نمیتواند فرد را از این حالت خارج کند؛ این مسأله یک اصل در مباحث بازتوانی است که افراد برای خروج از وضعیت نابسامان، باید خودشان توانمند شوند به عبارت دیگر این افراد باید بخواهند در مسیر بهبهود گام بردارند و از طرف دیگر شرایط نیز باید به گونهای باشد که به آنها کمک کند. سایر کمکها اگر بدون خواست و مشارکت خود این افراد باشد، قطعا موقتی است و در درازمدت مؤثر نخواهد بود.
کمک مستقیم به این افراد ممکن است آنها را دچار تنبلی اجتماعی کند زیرا ممکن است برخی از آنها از وضعیت فعلی خود راضی باشند؛ اعطای کمکهای بدون برنامه به این کارتنخوابها باعث تشویق بیشتر آنها برای استمرار وضعیت فعلی میشود یا حتی ممکن است باعث تشویق سایر افرادی شود که در وضعیتهای مشابه هستند برای اینکه چنین شیوه زندگی را در پیش بگیرند.
داشتن رویکرد علمی در حل معضل کارتنخوابی اهمیت بسیاری دارد؛ به عبارت دیگر باید بدانیم افراد به چه دلایلی و با چه انگیزههایی کارتنخواب شدهاند و تا چه اندازه تمایل دارند این شیوه زندگی را ادامه دهند؛ شاید جامعه کارتنخوابی را نامناسب بداند اما برای برخی از این افراد این سبک زندگی مناسب است و تا زمانی که این وضعیت برای یک نفر مناسب است، نمیتوان وی را از چنین وضعیتی خارج کرد؛ شناخت این عوامل، انگیزهها، زمینهها و ... میتواند کمک شایانی کند به اینکه بدانیم چه نوع برنامهریزی برای بهبود وضعیت آنها مؤثر است؛ آیا باید به این افراد به صورت مستقیم مستقیم کمک کرد یا باید سختگیریهایی صورت گیرد.
سختگیری اجتماعی همراه با نوعی از حمایتها در جهت توانمندسازی این کارتنخوابها به همراه اقدامات مشاورهای برای از بین بردن آسیبهای مرتبط با این افراد میتواند نسخه خوبی برای خروج آنها از این وضعیت باشد.
در خصوص اینکه چه سازمان یا نهادی این برنامه را باید اجرا کند باید گفت که برنامههای مرتبط با آسیبهای اجتماعی ناظر به یک سازمان یا یک کنشگر اجتماعی خاص نیست؛ این برنامهها معمولا برنامههای جامعی هستند که ممکن است سازمانهای مختلف هر یک به میزانی در اجرای آن نقش داشته باشند برای مثال نیروی انتظامی اقدامات مربوط به سختگیری را انجام دهد و برخی دیگر از نهادهای غیردولتی بتوانند اقدامات مربوط به توانمندسازی و سازمانهای نیمه دولتی اقدامات مشاورهای و آسیبزدایی را دنبال کنند؛ زمانی که برنامه مشخص شد، میتوان جایگاه سازمانها و نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی را در اجرای آن تعیین کرد؛ این سازمانها باید به صورت یک حلقه مکمل برنامه را پیش ببرند؛ در حال حاضر این سازمانها به صورت حلقه مکمل عمل نمیکنند بلکه به صورت حلقههای موازی عمل میکنند که هر یک برنامههای خاصی دارند و به دلیل اینکه این برنامهها کامل نیست و نقش سایر سازمانها در آن لحاظ نشده است، طبیعتا به نتیجه درستی منجر نمیشود و شاهد این هستیم که این پدیده روزبهروز در حال گسترش است.
کارتنخوابی نیز مانند هر پدیده اجتماعی دیگری در جامعه است؛ جامعه ما به دلیل اینکه با توجه به شرایط موجود با نوعی بحران اجتماعی مواجه است؛ حوزه اقتصادی و فرهنگی نیز دچار آسیبهای مختلفی است، نتیجه این مسائل باعث شده سطح آسیبهای اجتماعی در کشور ما بالا باشد؛ کارتنخوابی نیز به تبع سایر آسیبها در کشور ما در حال افزایش است؛ طراحی و اجرای برنامه جامعی که بتواند تمام عوامل یا حداقل متغیرهای اصلی را کنترل کند، میتواند نتیجه بهتری داشته باشد؛ تا زمانی که اعتیاد در جامعه کنترل نشود، تا زمانی که مشکلات اقتصادی مرتفع نشود، پدیده کارتنخوابی وجود خواهد داشت؛ بنابراین رفع معضلات و پدیدههای این چنینی نیازمند پکیج بسیار کلی برای جامعه است؛ اقدامات مقطعی، بخشی، جزئی، کوتاهمدت و جزیرهای در حل مسائل اجتماعی پاسخگو نیست و تنها میتواند مسکن مقطعی برای این پدیدهها باشد اما درمان محسوب نمیشود.
*عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر خراسان
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |





پیام شما با موفقیت ارسال شد .