با بررسی بیشتر موضوع، کارمان را شروع کردیم و خیلی زود فهمیدیم که ایران با سطح زیر کشت 365 هزار هکتار در هر سال حدود 300 هزار تن پسته تولید میکند. این ارقام جایگاه کشورمان را در میان بزرگترین تولیدکنندگان پسته جهان بسیار برجسته کرده است و اکنون رقیب اصلی ایران در بازار جهانی پسته آمریکاست. براساس آمار سازمان خواروبار جهانی FAO درآمد ایران از این محل حدود 1.5 میلیارد دلار است و به همین دلیل پسته در راس اقلام صادرات غیرنفتی کشورمان قرار گرفته است.
پسته یک محصول باغی مقاوم به شرایط دشوار اقلیمی است، هم به شوری خاک مقاوم است و هم به کمآبی که این دو آفت غالب اقلیم این مرزوبوم است. به همین دلیل هم اخیرا کشت این محصول از مناطق مرکزی ایران مانند کرمان و رفسنجان و زرند به جای جای ایران گسترش یافته است.
امروز همه میدانند که درخت مقاوم پسته را میتوانند در شرایط سخت اقلیمی و خاکی بکارند و از آن محصول بردارند، اما و هزار اما که هزار نکته باریکتر از مو اینجاست؛ نکتههایی که هم مدیران ارشد اقتصاد و کشاورزی کشور باید بدانند و بر حل آن همت گمارند و هم کشاورزانی که دستهای پرپینهشان از زمین خشک بار برمیدارند و به اقتصاد کشور رونق میرسانند.
به عنوان یک دانشگاهی مهمترین مسئله در تولید پسته ایران را عدم وجود یک نظام پژوهشی قدرتمند برای این محصول استراتژیک میدانم؛ امروزه یک کشاورز ساده که متاسفانه به دلیل عدم دریافت مشاوره علمی موثر از مراکز تحقیقاتی حتی اعتمادی هم به نظرات محققان ندارد، بیتوجه به شرایط خاک و آب منطقه اقدام به کشت این محصول میکند و البته محصولی هم از آن برمیدارد که گفتم این درخت نجیبانه در شرایط سخت رشد میکند و به بار مینشیند. اما محصول از کیفیت کافی برخوردار نیست و چه بسا با کمی عملیات خاکورزی و یا اصلاح دوره آبیاری و کوددهی مناسب و عملیات دفع آفات حساب شده، بتواند محصولی به مراتب با کیفیتتر و با عملکرد بیشتر به دست آورد.
در جریان تحقیقات خود متوجه شدهایم که نقص آمار و اطلاعات برای این محصول مهم کشاورزی در کشور ما بسیار جدی است، سازمانهای ذیربط بدون نظامنامه معینی آمارهای جسته و گریختهای را گردآوری میکنند و همین آمارهای ناقص نیز به سختی در دسترس محققان قرار میگیرد.
در همان موردی که در ابتدای این یادداشت عنوان کردم من و دانشجویم هزار راه نرفته را رفتیم تا آنکه بتوانیم آمار جسته و گریختهای را از سازمانهای ذیربط بگیریم مر آنکه بتوانیم سرنخهایی از آنچه در فرضیههای علمیمان بود در آنها بیابیم.
البته دهها مسئله دیگر نیز بر سر کاشت، داشت و برداشت این محصول هست؛ اینکه پستهکاری ما مانند سایر محصولات کشاورزیمان در زمینهای کوچک و خرده مالک انجام میشود، اینکه مکانیزاسیون کشاورزی برای این محصول تقریبا در نقطه صفر است و اغلب عملیات باغی این محصول به صورت سنتی و دستی انجام میشود، اینکه روشهای دفع آفات کاملا سلیقهای و بیمشورت با متخصصان دفع آفات میباشد، اینکه برای حوادث طبیعی و جوی مانند سرمازدگی، گرمازدگی، تگرگ، سیل و خشکسالی چشمهای کشاورزان فقط به آسمان است و دستانشان به دعا و از تدبیر و دانش خالی، اینکه نظام آبیاری علمی مدونی برای شرایط خاکی و اقلیمی مناطق مختلف در دست نیست و پستهای که باید برای رسیدن به بهترین عملکرد در دورههای آبی کاملا معین آبیاری شود و نمیشود، اینکه سطح آب زیرزمینی در دشتهای گسترده مربوط به کشت این محصول به سرعت در حال افت بوده و خطری مهلک برای پستهکاران محسوب میشود، اینکه صنعت بستهبندی و نگهداری و حملونقل و انبارکردن این محصول دچار کاستیهای بسیار است و محصول فراهم شده را گاه دچار خسران و حتی نابودی میسازد، اینکه بازرگانی خارجی این محصول دست تولیدکنندگان اصلیاش را از بازار مصرف خارجی کوتاه کرده و انحصارا در اختیار چند بنگاه خاص قرار میدهد و دهها مشکل ریز و درشت دیگر بماند برای مقالاتی که باید بدانها بپردازند.
اینها همه مسائل بزرگی هستند که صد البته مدیران و کشاورزان باید هرکدام در جایگاه خویش بدانها اهتمام ورزند. اما کیست که نداند که مشکل را باید ز دانشمند مجلس باز پرسید! بنابراین اولینگام برای پاسخ بدین مشکلات بیشمار بر سر راه کشتوتوسعه این محصول نجیب پرسود مقاوم به شرایط دشوار اقلیمی و محیطی کشور خشک و نیمهخشک ما، اهتمام به امر پژوهش خاص در زمینه پسته و فراهمساختن امکان تاسیس یک سامانه متمرکز و علمی برای تاسیس ایستگاههای تحقیقاتی در میانه میدان باغات پسته در مناطق مختلفی است که این محصول کشت میشود و سپس ایجاد یک سامانه جامع اطلاعاتی که بتواند انبوه اطلاعات به دست آمده را به صورت نظاممند در اختیار پژوهشگران و همچنین کشاورزان قرار دهد.
افسوس که این رسم شایسته در کشور ما نیست که سرمایهگذاران هر فعالیت اقتصادی و کشاورزی و یا هر زمینه دیگر درصدی ناچیز از درآمد خویش را برای تحقیق و توسعه هزینه کنند و خود عنان پژوهش در دست گیرند با سرمایهگذاری پرسود در این راه. کاش روزگاری برسد که باغداران پسته خود به دانشگاهها مراجعه کنند و با تقبل پرداخت هزینههای تحقیق از پژوهشگران بخواهند که در حل مشکلاتشان بدانها یاری رسانند و یا اینکه برای بهبود وضعیتشان بیاندیشند. اگر چنین روزی برسد حلقه تحقیق و تولید و مصرف یکپارچه شده و در یک مدار پر سود و پربازده خواهد چرخید و چرخ سنگین اقتصاد این رشته را هم خواهد چرخاند. به امید آن روز.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .