البته نباید فعالیت گروههای مردم نهاد و سمن ها را ازیاد برد، خصوصاً در برخی اقشار جوان و تحصیل کرده که خودجوش و یا با مدیریت دلسوزانه اساتید یا بزرگان خود کمر همت به پاکسازی محیط زیست و طبیعت می بندند برای احیای چشم اندازی زیبا و پاک و سالم برای ساکنین تفرجگاههای طبیعی،جانوران و گیاهان و بازهم برای همین تفرج کنندگان بی دغدغه تولیدکننده و توزیع کنندهی زباله، ولی آنچه در توان این افراد است به تنهایی جوابگوی هجمه مخرب و ویرانگر گروهی عظیم از تفرج کنندگان بی برنامه و دلخوش نخواهدبود. تابلوهای تقاضا برای عدم ورود و تخریب باغهای مثمر خصوصی که قرار است تولید آن، چرخ زندگی روستاییان را بچرخاند و نیز التماسهای دوستداران محیط زیست و باز هم تولیدکنندگان محصولات زراعی، باغی و دامی (آبزی و طیور) که با انتشار تصاویر دردناک جانوران مصرف کننده زباله های غیر قابل بازیافت و نیز به تله افتادن در دام این زباله ها قرار است تلنگری بر ذهن تفرج کنندگان، من و شما باشد. برخی از روستاهای پر بازدید به همت دهیاران خود برنامه دریافت ورودیه از گردشگران و تفرج کنندگان را در دستور کار خود قرارداده اند که علاوه بر اشتغالزایی برای برخی افراد کم توان مالی در روستا و در کنار آن ارایه خدمات بهداشتی و رفاهی برای مسافران و گردشگران، بهانه ای است برای حفظ محیط پاک روستا و مسیر کوچه باغها، البته گهگاه با تحویل کیسه زباله به گردشگران، بخشی از ورودیه را به ازای دریافت کیسه حاوی زبالههای جمع آوری شده در مسیر بازگشت مرجوع می کنند که خود مشوقی برای حفظ پاکیزگی محیط باشد. اما بسیارند افرادی که از درک موضوع عاجزند و فقط به وقت گذرانی فکر می کنند. گمان می رود که نیازبه فرهنگ سازی بیشتری است، اما از کجا؟ آیا از مدرسه باید شروع کرد یا از خانواده؟ متاسفانه زمانی تمامی زحمات آموزش دهندگان برباد خواهدرفت که بخشی از اعضای یک خانواده در تضاد فرهنگی با آموزه ها قرار داشته باشند و یا زمانی که قشر تحصیل کرده یا مرفه، به عنوان نماد تمدن، پا به عرصه تفرجگاه می گذارند و با بروز رفتارهای ناهنجار، ذهن آموزش دیده را دچار سردرگمی می کند. از اینجاست که مقاومت در مقابل ورود گردشگران آغاز می شود،گردشگرانی که زمانی بعنوان میهمانان طبیعت و روستا مورد احترام بودند، به چشم مهاجم دیده می شوند و به جای میزبانی محترمانه با خشم و طرد مواجه میشوند.
مردم، دیگر برای سلامتی خود ارزش قایل نیستند، برای گذراندن لحظاتی خلصه و از خود بیخودی عمری را برباد میدهند، طبیعت پاک و هوای سالم مملو از دود قلیانهای سمی و غذاهایی که از دامهایی که با علوفه و غذای آلوده به زبالههای از پیش رها شدهی همین بی خیالان، طبخ می شود، تمامی لذت لحظات زودگذر ایشان است. گردشگران سلامت به دل طبیعت و یا جاذبه های گردشگری طبیعی پناه می برند ولی در کنار همین برنامه سالم سازی، شاهد تخریبها، صدمات جسمی ناشی از مصرف مواد دخانی و نیز تولید زباله و رها سازی آن هستیم، بدون در نظر گرفتن این موضوع که انتهای مسیر زباله های رهاشده و یا پسماند و فاضلاب و سایر آلایندهها، به بدن خود و یا عزیزانمان است. در خصوص ظرفیت تحمل محیطی نیز دقیاً موضوع به همین ترتیب است افرادی با بیماریهای مختلف خصوصاًبیماریهای پوستی و یا واگیردار که بدون کنترل و توصیه پزشک و به قصد درمان به چشمه های آب معدنی پناه می برند ولی در صورت عدم وجود برنامه نظارتی و کنترل کیفی،نتیجه ای جز آلوده شدن منبع درمانگر، کوتاه شدن عمر مفید آن و حتی دریافت نتایج معکوس از درمانگری و حتی ابتلای به بیماریهای جدید،نخواهد داشت. ضمن اینکه نظارت وزارت بهداشت و نیز ادارات استاندارد بر ارایه خدمات مناسب و در خور منزلت گردشگران ملی و بین المللی، نبایستی مغفول بماند.
لذا توصیه مؤکد ما برای حفظ این منابع باارزش، با کارایی مطلوب و پایدار، بهرهبرداری طبق برنامه و اصول توسعه پایدار گردشگری طبیعی، ضمن فرهنگ سازی و ارایه آموزشهای عمومی برای بهرهبرداران از این منابع است.
"این منابع امانتی است برای نسلهای بعد تفرج کنندگان و گردشگران طبیعی"
دکتری اکولوژی،عضو هیأت علمی گروه مدیریت و برنامه ریزی، پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .