قاچاق کالا از واقعیت تا بزرگنمایی

۹ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر : 1760
ملیحه مدبری* آنچه باعث پر رنگ شدن حضور کالاهای خارجی در کشور شده کمبود برندهای بزرگ و تأثیرگذار در حوزه پوشاک است؛ نابودی بیش از 10 برند بزرگ پوشاک در دهة گذشته و تشکیل صدها کارگاه زیرزمینی بدون هویت، بدون ساختار، با عدم نیروی کار متخصص و نداشتن سرمایة کافی باعث شده که عرصه برای حضور کالاهای خارجی تا این حد آسان و ممکن شود.

بر اساس اعلام دفتر نساجی وزارت صنعت در حال حاضر 1500 واحد صنعتی پوشاک و 20 هزار واحد صنفی تولیدکننده پوشاک در ایران در حال فعالیت هستند؛ همچنین سرانه مصرف پوشاک هر ایرانی تقریبا 750 هزار تومان برآورد شده است.

طبق آمار ارائهشده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران تنها 10 درصد پوشاک وارداتی قانونی است اما آیا به واقع 10 درصد از پوشاک بازار ایران کالای خارجی است؟ قطعاً خیر.

واردات پوشاک قاچاق تقریبا 50 برابر میزانی است که از طریق مجاری مجاز و قانونی به کشور وارد میشود.

نمی‏توان وجود قاچاق کالا آن هم از نوع سازمان یافته‏اش را کتمان کرد؛ آنچه اصطلاحاً به صورت چمدانی یا به صورت مسافرتی و توسط  مسافران و مغازهداران جزء انجام میشود، حداقل ممکن قاچاق کالاست.

بدون تردید چیزی که در سطح بازار و جامعه می‌بینیم فراتر از اینهاست؛ قاچاق پوشاک دیرهنگام به عنوان یک معضل شناخته شده اما حل این شکل در مبادی ورودی کشور است نه در سطح خردهفروشان؛ برخورد با چند کولهبر دردی را درمان نخواهد کرد و تأثیرگذار نخواهد بود؛ طبق اخرین آمار روزانه بیش از 140 کانتینر پوشاک قاچاق وارد این کشور میشود.

یکی از راههای مبارزه با قاچاق کالا احیای کارخانههای نیمه‏تعطیل پوشاک است؛ دولتمداران و متولیان صنعت پوشاک باید وضعت کسب و کار را آنقدر تسهیل کنند که برندهای پوشاک ایرانی بتوانند در این عرصه حضور قوی داشته باشند.

امروزه سطح فرهنگی در جامعه ارتقا پیدا کرده تا آنجا که فروشندگان کیف و کفش در تبریز به صورت خودجوش از ارائة کالای خارجی پرهیز کردهاند؛ امیدوارم به زودی در مشهد، دومین قطب تولید پوشاک کشور نیز شاهد این اتفاق   باشیم.

برای مبارزه با قاچاق کالا به یک عزم ملی نیاز داریم؛ به نظر نگارنده ایجاد کارگاههای خانگی و تولید بدون کارخانه در مبارزه با قاچاق کالا نقش چندانی نخواهد داشت.

سازمان امور مالیاتی کشور باید به این باور برسد که در کنار تولیدکنندگان باشد و سهیم در منافع دراز مدت، نه سهیم در منافع محققنشده یک واحد تولیدی(شریک صبور باشد).

عزم ملی یعنی این که اداره کار و سازمان تأمین اجتماعی هم باید برای جلوگیری از افزایش بیکاری همگام با رسانه‏ها در فرهنگسازی برای نیروی انسانی جهت ارتقای فرهنگ ماندگاری و وفاداری نیروی کار در دوران رکود تلاش کنند.

اما آنچه که هماکنون شاهد آن هستیم و گلایه بیشتر تولیدکنندگان و کارفرمایان در آن بسیار مشهود است این است که اداره کار و سازمان تأمین اجتماعی نه در کنار یک کارفرما بلکه در مقابل اوست.

دریغ از یک نشریه فراگیر که در آن برای ارتقاء فرهنگ کاری قدمی برداشته شود و متاسفانه در بعضی رسانه ها تشویق نیروی کار به تقابل با کارفرما در جهت احقاق حق میشود با این توضیح که یک کارفرما یا یک تولیدکننده به نیروی کار به چشم یک سرمایه نامشهود مینگرد و جلب رضایت یک کارگر، یک اولویت مسلم اوست.

*کارآفرین حوزه پوشاک

 

« منبع خبری : دنیای اقتصاد » آخرین ویرایش : ۹ اسفند ۱۳۹۵, ۰۸:۴۴


نظر سنجی دنیای اقتصاد

اخبار تصویری

پیشخوان خبر

یادداشت ها