باز تعریفی بنیادین از اقتصاد و ارزانسازی در تولید ساختمان

۹ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر : 1761
علیرضا رضوانی* اگر چه موضوع اقتصاد به سابقه و قدمت زندگی اجتماعی و سکونت انسان و حتی پیش از آن است لیکن نظریه‎پردازی در این خصوص قدمتی به دوران انقلاب صنعتی و به‌خصوص در نیمة اول قرن بیستم و در پاسخ به مسائلی بود که از دو جنگ جهانی در اروپا بروز کرد.

در موضوع ساختمان و تولید آن نیز تئوریها و تجربیات ارزنده‎ای در این دوران تدارک شد که قابل استناد هستند (در قسمت دوم این متن به آن خواهم پرداخت) و ما هم در ایران به آرامی از برخی از آنها در برنامه‏های طراحی و مدیریت ساخت- به‌درستی یا نادرست- بهره برده‏ایم اما در اینجا قصد من نه صرفاً رجوع به این بنیادها بلکه در ابتدا بررسی مطلب در شاکلة ساده‎تری است.

امروزه هر گاه سخن از اقتصاد است، چه در دانشگاه و محیط آموزشی و چه در محیط حرفه‏ای، مفاهیمی چون پول و سرمایه را در ذهن متصوریم و تعبیر اقتصادی بودن معادل سودآوری است؛ رونق اقتصادی و فعالیتهای اقتصادی گویا دو روی یک سکه هستند و منظور از مطالعه یا فعالیت اقتصادی به معنی مطلق سودآوری هر چه بیشتر یک فعالیت است اما آیا چنین تعبیری از اقتصاد درست و کامل است؟

اجازه بدهید در ابتدای سخن راه را کوتاه کنیم و رجوعی داشته باشیم به فرهنگ لغات در جستجوی معنی کلمه اقتصاد؛

در فرهنگ لغت لانگمن و اکسفورد در معنی لغت "Economy" عباراتی آمده است که شاخصترین آنها عبارت است از: مدیریت محتاطانه و با دقت، هدر ندادن منابع، صرفه‌جویی زمان و پول و ...، ذخیره کردن، حداقل قیمت و درجه؛ در فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی باطنی به عبارات صرفه‌جویی کردن، مقرون به‎صرفه، ارزانی و ... از این دست اشاره شده است؛ در فرهنگ فارسی عمید و معین در معنی اقتصاد عباراتی چون میانه‎روی کردن، به‏اندازه خرج کردن، اعتدال در دخل و خرج، صرفه‎جویی و ... آمده است.

چنین تعاریفی از اقتصاد، برداشتهای اولیه و اعمال جاری اصطلاحاً اقتصادمحور ما را به چالش می‏‎کشد و تأکید می‌کند که کاربرد علم اقتصاد نه صرفاً به سودآوری بیشتر مرتبط است و نه صرفاً در زمان وجود سرمایه و رونق اقتصادی کاربرد دارد بلکه اقتصاد در نبود و کمبود پول و سرمایه با هدف صرفه‌جویی، تولید ارزان، مصرف منابع کمتر، جلوگیری از هدررفت منابع و از این دست، کاربرد و قابلیت واقعی خود را نشان می‌دهد.

این تعبیر و فرض، اهداف مشخصی را در علوم و صنایع مختلف و از جمله صنعت تولید ساختمان و به تأکید تخصص نگارنده، معماری و شهرسازی، دیکته می‎کند که حتی پیش از اهداف و سیاستهای توسعة پایدار که امروزه حداقل به حرف و ادعا به آن متوجهیم، قابل عنایت بوده یا می‌تواند باشد؛ بگذارید جسارت کنم و با این تعریف و رویکرد بنیادین از اقتصاد، آن را معادل ارائه خدمات ارزان و در تخصص ما تولید و ارائه بناها و ساختمانهای ارزان و مقرون به‎صرفه بدانم!

در این رویکرد علاوه بر اینکه سود آوری زیاد و خارج از قاعده می‎تواند اقتصادی تلقی نشود، ارزانسازی با کاهش کیفیتهای اصولی و اصلی نیز فعالیتی اقتصادی نیست (در این مورد رجوع کنید به؛ علیرضا رضوانی، الگویابی اقامت ارزان برای زائران کم‎درآمد، 1385)؛ به عبارت دیگر ارزانسازی با کسر این ارزشها (که حداقل آن استانداردها هستند) می‌تواند منجر به افزایش هزینه‌های نگهداری در زمان بهره‎برداری شود که در مجموع نشان از ضرر و زیان خواهد بود تا منفعت و سود.

باید به جایگاه و اهمیت اصول بیان‎شده در سنتها و مبانی نظری حاکم بر فرهنگ ایرانی و اسلامی نیز اشاره کنیم که در آن همیشه بر استفاده درست و صرفه‎جویانه از نعمات الهی تاکید شده است؛ «... وَ كُلُوا وَ اشرَبُوا وَ لـا تُسرِفُوا...» (بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید، سوره اَعراف آیة31)؛ حرمت اسراف و زیاده‌روی، محدود به خوردن و آشامیدن نمی‌شود و این آیه، اسراف و زیاده‌روی را در هر کاری مورد مذمّت قرار می‌دهد بنابراین، با نهی مستقیم از اسراف، همه را به اعتدال و میانه‎روی در مصرف هر نعمتی دعوت می‎کند.

استفاده به حد نیاز و گستردن تعریف نیاز به تعریفی جمعی و گروهی، در مقیاس  شهر، کشور و حتی جهان، می‎تواند ماهیت اقتصاد و اقتصادی بودن را با واقعیتهای مکملی روبرو کند که امروزه مورد توجه ویژه در رویکردهای پایداری هستند؛ با این وجود آنچه توجه بیشتر به این مسئله را ضرورت می‎بخشد تکثر تظاهر متفاوت و متضاد در رفتار عمومی و فرهنگ جاری ما و بسط آن به حوزه‎های مختلف، به‎خصوص در فرایند طراحی و تولید ساختمان است که برخی از آنها عبارتند از:

- پرت و تطویل زمان (به عنوان یک منبع قیمتی) در طراحی و اجرا

- پرت مصالح و تخریب و تغییر در مرحله ساخت ساختمان

- عدم تسلط کارشناسان و مهندسان بر مهارتهای مورد انتظار

- طراحی ساختمانها با اجزا و عناصر پرهزینه غیرضروری از تزئینات اضافی گرفته تا فرم‏پردازیهای بازیگوشانه

- عدم توجه لازم طراحان به مقوله اقتصاد

- گرایش عجیب معماران و شهرسازان به جدیدترین سبکها و تئوریهای جدید در حالی که بسیاری از آنها مازاد بر نیاز بوده و با شرایط ما سازگاری نداشته، گران هستند و ضروری نیز محسوب نمی‏شوند

 و در علل شیوع این رفتار و بروز نتایج نامبارک آن نیز می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:

- کمبود و نبود قوانین و ضوابط مشخص کنترل‏کننده در مورد اقتصاد ساخت‎وساز

 - عادت و گرایش شدید، غیراخلاقی و غیراصولی به سودآوری هر چه بیشتر در نزد سرمایه‎گذاران و دیگر ذینفعان

- عدم آشنایی متولیان امور با مبانی و تکنیکهای سازگار با نیاز

 - گرایش شدید سرمایه‎گذاران به متمایز و خاص بودن پروژه‎هایشان به هر بهایی و صرف هزینه‎های غیرقابل توجیه

-  نگاه کوتاه‎مدت و با گستره محدود و محلی به تولید ساختمان

قطعاً توجه ویژه به تعریف و بازتعریف اقتصاد در سوءبرداشتها از آن به دلایل زیر ضرورت می‎یابد:

- تجربه بحرانهای اقتصادی مکرر در چند دهه اخیر و پیش‎بینی ادامه آن و عدم ثبات اقتصاد

- گرایش جهانی به پایداری، بحرانهای سیاسی، اقتصادی و زیست‎محیطی اخیر

- آموزه‏های پیشین مهندسی ارزشی و برنامه‎ریزی در مهندسی و جانمایی شده در برنامه‎های توسعه کشور

-  راهبردهای اقتصاد مقاومتی

- افزایش فقر و شکاف شدید بین درآمد طبقات مختلف

بنابراین در جهت جمع بندی قسمت اول این نوشتار باید تأکید کنیم که «ما نیازمند تدقیق و اصلاح مبناهای نظری در توسعة اقتصادی در صنعت ساختمان هستیم و عمل به شیوة متعارف بجای توسعة اقتصادی منجر به تداوم هدررفت بیشتر منابع و فرصتها در زمان رونق اقتصادی خواهد شد و بحرانهای اقتصادی و دوران رکود که باید به واقع زمینة اصلاح مبانی اقتصادی را فراهم کنند نیز ارمغانی جز بلاتکلیفی و انفعال نخواهند داشت.

*عضو هیئت علمی دانشکده معماری دانشگاه آزاد مشهد

« منبع خبری : دنیای اقتصاد » آخرین ویرایش : ۹ اسفند ۱۳۹۵, ۰۸:۴۷


نظر سنجی دنیای اقتصاد

اخبار تصویری

پیشخوان خبر

یادداشت ها