استاندارد بی استاندارد

۱۶ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر : 1774
گلاب قمصر، زیره کرمان، سوهان قم، قالی کاشان، فیروزه نیشابور و هزاران نامی که بر کالاهایی خاص چنان چسبیده‌اند که آنها را بی آن نامها نشانی نیست! این نامها نه بدان معناست که گلاب را نمی‌توان در جایی دیگر گرفت و زیره را در بازاری دیگر یافت و قالی را بر داری دیگر بافت و سوهان را در قنادی دیگری پخت و فیروزه را از معدنی دیگر بدر آورد! بلکه این کالاها آنقدر در میان مردم رایج شده‌اند که معیار سنجش کیفیت کالاهای مشابه شده‌اند!

 

در اینجا معیار سنجش را عرف مردم تعیین کرده است و این یعنی استاندارد! چیزی که وقتی شما آن را به میان آوری چنان برای عموم شناخته شده است که کالای ارائه شده با آن محک می‎‌خورد و کیفیتش سنجیده می‌شود!

این معنای سنتی استاندارد است. با پیچیده‌تر شدن اقتصاد و صنعت و اجتماع اما شهرت عرفی کالاها کفاف نمی‌داد تا این همه کالاهای جورواجور و متنوعی که هر روز وارد بازار می‌شدند، سنگ محک خورده و مشتریان بتوانند بر آن اساس نسبت به کیفیت کالاها اطمینان حاصل کنند. در اینجا سازمانی باید مسئول عیارسنجی می‌شد و استانداردها را برای هر کالای تولید شده تعیین و تعریف و بر اساس آنها بر تولید و توزیع کالاها نظارت می‌کرد.

در کشور ما سالهاست که چنین سازمانی هست و مشغول کار و انجام وظیفه! در کنار آرم این سازمان هم نوشته شده که "علامت استاندارد نشانه کیفیت کالاست"! و بسیارند کالاهایی که این علامت بر جبین دارند اما در موارد زیادی کیفیتشان در چشم مردم مورد تردید است.

مردم هنوز وقتی به دنبال کالایی مرغوب هستند نمی‌توانند با استناد به مهر استاندارد بر یک کالا، آن را با خیال راحت بخرند. آنها همچنان بر عرف تکیه می‌کنند و شخصا با پرس‌وجو از این و آن کالای مطلوبشان را در این بازار بی سر و ته نشان می‌کنند و می‌خرند و پس از تجربه به نزدیکانشان توصیه می‌کنند، همان شیوه سنتی که گلاب قمصر و فیروزه نیشابور را معیار سنجش کرده بود!

در واقع موسسه استاندارد ایران نتوانسته است معیار تشخیص کیفیت کالا باشد و شیوه مدرن اطمینان بخشی به بازار کالاها را به جامعه عرضه کند. اگر این موسسه وظایف خود را به نحو مناسبی انجام داده بود امروز در بازار خودرو داخلی این همه خودروهای ناامن تولید نمی‌شدند و بازار واردات خودرو نیز از این همه خودروهای چینی که هیچکدام از استانداردهای جهانی را ندارند انباشته نبود!

اگر موسسه استاندارد ایران کارش را درست انجام می‌داد، در بازار مواد غذایی یافتن یک کیلو عسل طبیعی که بتوان از کیفیت آن اطمینان کامل داشت تقریبا غیر ممکن نبود و بازار لوازم خانگی داخلی چنان بی‌کیفیت نبود که برندهای معروف کشورهای اروپایی تولید شده در چین این همه مشتری به خود جلب کند.

به گمان من تا زمانی که موسسه استاندارد ابتدا خود را به سنگ محکی سخت نزند و سپس با اعمال نظارت دقیق استانداردهای فنی بومی شده و قابل قبولی را بر همه کالاهای داخلی و وارداتی اعمال نکند، بخش مهمی از تجارت و اقتصاد کشور همچنان بلاتکلیف و سردرگم خواهد ماند و پیشرفت اقتصاد به ویژه در بخش تولید کالاهای داخلی با مشکلات جدی مواجه خواهد بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی

« منبع خبری : دنیای اقتصاد » آخرین ویرایش : ۱۶ اسفند ۱۳۹۵, ۰۹:۳۱


نظر سنجی دنیای اقتصاد

اخبار تصویری

پیشخوان خبر

یادداشت ها