تلویزیون دولتی انگلستان این خبر را با هدف زیر سوال بردن جمهوری اسلامی پیگیری کرده و میکند، اینکه کولبران چه افرادی هستند و چه اتفاقاتی در جریان کولبری میافتد و چرا دولت با کولبران برخورد میکند، موضوع یادداشت نیست بلکه برحسب وظیفه با سرکشی به مسائل اقتصادی میخواهد ببیند چرا کولبری کالا از کردستان عراق به ایران؟ مگر کردستان عراق چه تولیداتی دارد که کولبران با وجود خطرات تلاش دارند آن محصولات را بصورت قاچاق به ایران منتقل کنند اصلا مگر در کردستان تولیدی وجود دارد که در ایران تولید نشود.
کالاهایی که به ایران قاچاق میشود تولید کشورهای امریکا، اروپا، چین، ژاپن، کره و... هستند که از مبدأ به بنادر مختلف از جمله ایران، ترکیه و عراق وارد و از آنجا با وجود جنگ داخلی در عراق به سختی و با هزینه بسیار زیاد با هدف نهائی بازار ایران به کردستان عراق رسانده میشود، جالب است بدانیم بجز کالاهای ممنوعه مانند مشروبات الکلی و سیگار و... اکثر کالاهایی که با آن شرایط به کردستان عراق رسانده میشود وکولبران با وجود خطرات بسیار به صورت قاچاق (نادیده گرفته شده) به کردستان ایران و از آنجا بصورت نیمه قاچاق و با کرایه بسیارگران به سراسر کشور از جمله خراسان میرسد در مشهد تولید شده و در بازار موجود است .
سوال این است که چرا باوجود تولید انواع کالا در ایران باید محصول کشورهای دیگر از کردستان به ایران کولبری شود، چه توجه اقتصادی باعث شده این محصولات دنیا را دور زده تا به عراق رسیده و از آنجا بصورت بردوش آدم ها به ایران و مشهد رسانده میشود در حالی که نوع مشابه آن کالا در جای جایِ ایران از جمله مشهد تولید میشود، همان سوال را بار دیگر به بهانه حمایت از کولبران زحمتکش مطرح کرد تا شاید پاسخی پیدا شود .
چرا و به چه دلیلی تولید در ایران به این روز افتاده که قادر نیست با کالائی که با هزینه سنگین دنیا را دور زده و به کردستان جنگ زده عراق برده شده و از آنجا کیلومترها بر دوش آدمهای زحمتکش و البته جویای درآمدی بیش از شغلهای معمولی قاچاقی به کردستان ایران رسیده و از آنجا بصورت نیمه قاچاق به ایران و خراسان رسانده شده مسیری که حداقل معادل قیمت تمام شده کالا در کشور مبدأ هزینه داشته است، رقابت کند .
قاچاق کولبری بهانهای است تا پوشش برای بیش از نود و پنچ درصد کالایی که با کشتی، کامیون، هواپیما با هماهنگی و بدون هماهنگی توسط مافیای قاچاق با سودهای آنچنانی که قاچاقچیان و چشمپوشی کنندگان و هزینه انتخاباتهای گوناگون را کفایت میکند بوده تا برای فروش این کالاها در بازار ایران باشد.
اما هدف از این یادداشت قاچاق و نوع قاچاقچیان و کسانی که از آن سودهای سرشار و باد آورده میبرند نیست، بلکه این سوال را مطرح میکند که چرا تولید در ایران به اینجا رسیده که دولت به بهانه حمایت از آن دیوار تعرفه ها را به حدّی بلند کند که قاچاق کالای مشابه آنقدر توجیه اقتصادی داشته باشد که همان مقدارکم که به پنچ درصد کل قاچاق نمیرسد صدها و هزارها کولبر را با وجود کشته شدن گاه و بیگاه یک یا چند نفرشان به این راه میکشاند و این همه جار و جنجال ایجاد میکند؟
مقصر افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات در ایران که تحقق اقتصاد مقاومتی را با مشکل مواجه نموده کدام است؟ تعرفه، درمان مریضی اقتصاد تولیدی کشور نیست. بلکه فقط میتواند مُسکنی موقت باشد که اگر مصرف آن طولانی شود برای تولید و خزانه اعتیادآور و سرطانزا است. بویژه وقتی تعرفه دریافتی بعنوان درآمد دولت به خزانه واریز شود.
در کشوری که بلندترین دیوار تعرفه وجود داشته باشد به دلیل اینکه دریافت تعرفه به نفع خزانه و نوعی مالیات پنهان از کارگران و کارفرمایان است، قیمت تمام شده تولید افزایش یافته و قاچاق کالا توجیهدار و نهادینه شده و نمیتواند اقتصاد تولیدی سالمی داشته باشد، لذا دولت مجبور است هر سال به بهانه حمایت از محصولات بنگاههای تولیدی و کسب درآمد بیشتر برای خزانه تعرفههای سنگینتر برای واردات تعیین و تعرفههای گذشته را افزایش دهد. بهطوری که خواسته یا ناخواسته بازارهای خود را به جولانگاه قاچاق کالای دیگر کشورها از طرق مختلف (بصورت کولبری، قاطر، اسب، الاغ، کشتی، کامیون و هواپیما) تبدیل کند.
ضمن اینکه در اینگونه کشوری تولید با هدف صادرات معنی ندارد، چرا که اگر کالای دارای توجیه صادراتی نیز داشته باشد کشورهای دیگر با اعمال اقدام متقابل تعرفه واردات کالاهای از آن کشور را به قدری بالا میبرند که توجیه صادرات آن محصول نیز منتفی میشود، لذا کشورهای با تعرفه واردات سنگین دیگر تولید رقابتپذیر نداشته و مبدأ صادرات نبوده و پذیرای قاچاق گسترده خواهند بود شرایطی که ایران امروز در آن گرفتار شده است.
چه عواملی مقصر بوجود آمدن افزایش قیمت تمام شده، قاچاق فراوان، صادرات کم رونق، تولیدکننده درمانده، معیشت گران و سخت برای مردم ایران بوده است؟ دولتهای نهم و دهم، مجلسهای گذشته، وزارت صنعت، معدن و تجارت، دولت یازدهم که پس از ادغام بر اساس شرح وظائف محول شده از طرف مجلس به وزارتخانه همه کاره تولید و تجارت و مغازهداری تبدیل شده است، تشکلهای بخش خصوصی، تولیدکنندگان، بازرگانان و…در پانزده سال گذشته چه کردهاند که چنین وضعیتی در تولید کشور بوجود آمده است؟
آیا آنگونه که این روزها عمدتا بدهکاران معوقه بانکها و بعضی از مدیران ناموفق وزارت تولید و تجارت و مغازهداری دولت یازدهم مطرح میکنند بهره و یا به گفته آنها نزول بانکی مقصر اصلی شرایط ایجاد شده برای اقتصاد تولیدی کشور بوده است که پیرامون آن جنجالهای فراوان برپا کردهاند تا دولت بهانه دیگری برای دستکاری در ساختارها و دست کردن در جیب طبقات پایین جامعه چون کارگران و کارمندان و روستائیان کرده و سود پس اندازهای کوچک آنان را به نفع ظاهری تسهیلات بگیران کم کند تا نارضاینی عمومی نزد افراد طبقات پائین جامعه ایجاد شود؟
آیا عامل مشکلات و رکود ایجاد شده در تولید و تجارت کشور همان چند درصد بهره بانکی اضافی برای واحدهایی که با قرض اداره میشوند بوده که توسط متولیان امر تولید کاسه و کوزهها سر آن خراب شود؟
اگر فقط چند درصد بهره اضافی بانکها باعث گرانی تولید و مشکلات بنگاههای شده است چرا تولید کنندگانی که بدهکاری بانکی ندارند با مشکل و رکود مواجه هستند؟ بله حتما هزینه پول نیز در ایجاد شرایط یاد شده نقش داشته است اما نه به آن پر رنگی که همه تریبونهای بخش خصوصی و دولتی و صدا و سیما پیرامون آن جنجال بپا کرده و قوانین کشور را زیر سوال برده اند.
چرا که اگرعامل بالا بودن قیمت تمام شده تولید فقط بهره اضافی بانکها بوده است، اکنون که بهره بانکی کاهش یافته میبایست تعرفههای واردات حذف، قاچاق کالا متوقف و مردم ایران نیازهای خود را به قیمت مردم دیگر کشورها دنیا تامین کنند. مثلا خودرویی که توسط بنگاههای دولتی در بازار به بیش از دو برابر دیگر بازارهای دنیا به مردم ایران فرخته میشود به نصف کاهش پیدا کند.
اما اگر اینگونه نشود جنجال بر سر کارکرد بانکها را میتوان دادن آدرس اشتباه دیگر بمنظور ایجاد تاخیر در مطالبات عمومی و چرائی گرانی تولید در ایران بوده دانست .
همانگونه که ذکر شد یقینا بهره اضافی بانکها در قیمت تمام شده تولید واحدهای بدهکار اثر داشته و دارد اما آیا این اثر بیش از نصف وجهی است که دولت به بهانه مالیات و عوارض ارزش افزوده از همه واحدهای تولیدی بدهکار و غیر بدهکار اخذ میکند، بوده است؟
*رئیس کانون کارآفرینان خراسان رضوی
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .