16 فروردین، 13 روستای فریمان در شرقیترین نقطه خراسان رضوی با زمینلرزهای به بزرگی 6.1 ریشتر به میزان قابل توجهی تخریب شد، هرچند به لطف زمان وقوع این حادثه و بیداری اهالی روستا، جز یک نفر مابقی جان سالم به در بردند اما خانهها و آغلهای گِلی و فرسودة مردم تنگدست روستاهای قلندرآباد ویران شد. روزهای نخست پس از زلزله سیل توجهات و امدادرسانیها از جادههای پرپیچ و خم و خاکی به روستاهای زلزلهزده سرازیر میشد. کودکان با دیدن هر خودرو بیگانه در ورودی روستایشان با شور و شوق به استقبال مراجعان میآمدند. کودکانی که هنوز معنای بیخانمانی، فقر و زلزله را آنچنان که باید نفهمیده بودند و شاید هیچگاه در طول زندگیهای پنج، شش سالهشان، آدمهای شهری، خودروهای مدل بالا، دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری ندیده بودند. اما همین خندههای کودکان به سن پدرها و مادرهایشان که میرسید، روی صورتهای تکیدهشان خشک میشد و هرچند از چهرة پدربزرگها و مادربزرگهایشان پس از ساعتها گفتگو هم چیزی جز اندوه در نمیآمد، اما انگار ته دلشان از وقوع این بلای طبیعی خوشحال بود! میگفتند مسئولانی که هر چهار سال یکبار فقط زمان رایگیریها و انتخابات یاد ما میافتند حالا این روزها مدام به ما سر میزنند؛ زنی که پای تنور نشسته بود و نان میپخت میگفت این زلزله کار خدا بوده تا شاید مسئولان بیایند و وضعیت اسفبار ما را ببینند. امید داشتند که شاید جادههایشان که در زمستان غیرقابل عبور است آسفالت شود، امید داشتند که شاید بچههایشان دیگر بهخاطر نبودن مدرسه مجبور به ترک تحصیل و یا ترک خانواده نباشند. هرچند که این مردم نمیدانستند عمر این توجهات کوتاه است اما حیات آدمی به امید اوست. حالا پس از گذشت 7 ماه اهالی روستاهای سفیدسنگ دادشان درآمده که ما فراموش شدیم.
و زلزله هم دست از سر شرق ایران برنداشت. فارق از پسلرزههای پیاپی، بار دیگر در 23 اردیبهشت سال جاری به بزرگی5.7 ریشتر بیش از 14 هزار واحد مسکونی در بجنورد و روستاهای خراسان شمالی را متحمل خسارت کرد. مردم این منطقه هم که اغلب روستانشین و از طبقه ضعیف و کمبرخوردار جامعه هستند، ماهها در انتظار مصوبات هیات دولت برای دریافت وام و احداث خانههایشان بودند و مدتها با هوای سرد و کوهستانی خراسان شمالی دست به گریبان.
و حالا، در آبان 96، زمین لرزه دیگری با خشمی بیشتر به غرب کشورمان یورش برد و هزاران نفر را بی خانمان و داغدار و تمام کشور را عزادار کرد. بیش از یک هفته از این حادثه تلخ که بار دیگر تمام مردم ایران را برای هدفی مشترک بسیج کرد میگذرد. فارق از زیبایی جنبشهای مردمی، حجم کمکهای اولیه آنقدر بالا، خودجوش و جزیرهای بود که از غرب کشور اعلام مازاد شد. شاید اگر مدیریت درستی وجود داشت تنها با بخش کوچکی از این کمکها میشد حالی هم از مردم شرق کشور پرسید که علیرغم گذشت 7 ماه از زلزله هنوز هم برخی از آنان بیخانمان و محتاج نان شبند. این نگرانی نیز همچنان وجود دارد که چند ماه دیگر حال و روز مردم زلزلهزدة سرپل ذهاب چگونه است؟ آیا آنها هم مثل مردم دوقلعه براشک، الغور، سرچشمه و ... از یادها میروند؟!
خبرهای خوب مسئولان
به سراغ بخشدار قلندرآباد رفتیم تا از آخرین وضعیت مردم آن منطقه با خبر شویم.
حسن نباتی، درباره اسکان مردم روستاهای زلزلهزده میگوید: برای 292 واحد تشکیل پرونده داده شد که از این بین 290 قرارداد بانکی منعقده شده و اکنون 256 واحد تا مرحله نهایی ساخت پیش رفتهاند و 96 درصد کار انجام شده است.
از نباتی پرسیدیم تکلیف آن 4درصدیهایی که هنوز در چادر زندگی میکنند چیست؟! که از آزاد نشدن وامشان توسط بانک مسکن میگوید و خاطرنشان میکند: قسط آخر این تعداد محدود را بانک مسکن آزاد نکرده است، کسانیکه که در چادر زندگی میکنند انگشت شمارند.
بخشدار قلندرآباد استحکام این خانهها را نیز تایید میکند و میگوید پیگیر ساخت آغل برای دام این افراد نیز هستیم.
وی از معرفی 234 واحد دامی به بانک کشاورزی برای دریافت تسهیلات میگوید که تنها با 170 واحد برای پرداخت وام 10 میلیونی موافقت شده است.
نباتی همچنین میزان وام دریافتی برای ساخت خانههای روستاییان را 20میلیون تومان اعلام و تصریح میکند: 5 میلیون تومان وام بلاعوض و 2 میلیون تومان وام قرض الحسنه برای خرید وسایل به زلزله زدگان پرداخت شده و 180 پاکت سیمان برای هر واحد مسکونی نیز اهدایی رهبری است.
وضعیت اسکان مردم زلزلهزده خراسان شمالی
مدیرکل بنیاد مسکن خراسان شمالی نیز از آخرین وضعیت اسکان زلزله زدگان خراسان شمالی به ما میگوید. علی محمدی میگوید: علیرغم تاخیر مصوبه هیات دولت برای بازسازی مناطق زلزله زده استان، ما از روزهای نخست بازسازی روستاها را آغاز کردیم.
وی با بیان اینکه 2335 واحد مسکونی عملیات پیکری خود را انجام دادهاند، میگوید: 2125 واحد نیز در مرحلة پیریزی و 1750 واحد در مرحله ایجاد اسکلت خانههایشان هستند.
محمدی با بیان اینکه مردم این روستاها مشکلات آب، برق و گاز ندارند، میگوید: هزار واحد هم پایان کار گرفتند و اکنون در خانههایشان اسکان دارند و بر اساس بررسی ما اسکان در چادر تقریبا برابر با صفر است.
وی میزان وام پرداختی به مردم زلزله زده در شهر را 30 میلیون تومان و در روستا 20 میلیون تومان اعلام میکند و میگوید بازپرداخت این وامها 15 ساله است. وی یادآور میشود: 6 میلیون تومان به مردم شهر و 5 میلیون تومان به مردم روستا وام بلاعوض پرداخت شده است.
روایتی مستند 7 ماه پس از زلزله
سخنان مسئولان و آمار و ارقامشان را شنیدیم اما این تمام ماجرا نبود. باید حال و روز این مردم را از زبان خودشان هم میشنیدیم. یک عکاس مشهدی که چند روز پیش به دیدار مردم این مناطق رفته و با آنها گفتگو کرده است، مشاهدات، عکسها و ویدیوهایش را در اختیار ما میگذارد. مجتبی خاتمی که انگیزهاش را از سفرهای پیاپی به مناطق زلزله زده دغدغههای اجتماعی عنوان میکند پیش از هر چیز از فقر و محرومیت مردم روستاهای زلزلهزده سخن میگوید: خانههای 4 یا 5 روستای قلندرآباد که عمدة خرابیها در آنجا بوده تماما گلی و فرسوده است و صاحبانشان هم افراد تنگدستی هستند. من دعوای دوتا کودک را سر یک لباس که کدام یکی تنش کند دیدم. خانمی میگفت ما بعضی وقتها قند برای چای خوردن هم نداریم. برف هم که ببارد کل مسیر روستا بسته میشود.
این عکاس مستند میگوید: کسانیکه اندوختهای داشتند توانستند خانههایشان را کامل بسازند اما کسانیکه تنگدست بودند خانههایشان نیمهکاره است، آنها از خوراک خود نیز میزنند تا خانههایشان کامل شود. اکنون شاید بیش از 20 خانوار هنوز در چادر زندگی میکنند.
او ادامه میدهد: بسیاری از افرادی هم که خانههایشان ساخته شده آغل گوسفند ندارند، با آغاز زمستان و نبود سرپناه، دامهایشان تلف میشود. خانوادهای بود که میگفت حاضرم خودم به چادر باز گردم اما دامم آغل داشته باشد. دام تمام سرمایه این افراد است.
خاتمی میگوید: پس از استحکام سازی پیمانکار، باقی مراحل ساخت خانه با خود این افراد است و باید مرحله به مرحله جلو بروند تا قسطهایشان آزاد شود. این افراد درست است که در هر مرحله وامی دریافت کردهاند اما از آنجاییکه خودشان بهجز مبلغ وام هیچ پول دیگری نداشتند نتوانستند ساخت و ساز خانههایشان را پیش ببرند. خانوادههایی در این روستاها هستند که تنها با پول یارانه زندگی میکنند. من کسی را دیدیم که سیمان اهدایی رهبری را بهخاطر اینکه پولی نداشته نتوانسته استفاده کند لذا سیمان هوا خورده و خراب شده است. متاسفانه دردهایی هست که در گزارشات و آمار مسئولان مطرح نمیشود. مسئولان درست میگویند اما این همه ماجرا نیست.
خاتمی میگوید طی دو روز گذشته که عکسها و ویدیوهای منطقه سفید سنگ را در اینستاگرام شخصیاش به انتشار گذاشته، چندین تماس داشته که اعلام کردند میتوانند کمکهای اشباع شدة منطقه کرمانشاه را به شرق ایران بفرستند.
وی ادامه میدهد: ما مردم همیشه در ابتدای هر حادثه جوگیرانه رفتار میکنیم و بعد از چند ماه همه چیز تمام میشود. در سفید سنگ هرشب در ماه رمضان برای مردم افطاری گرم میبردند اما بعدش دیگر خبری از غذای گرم نبود.
این افراد هنوز نیازمند بدیهیات زندگی هستند. مواد غذایی، مواد بهداشتی و ... همواره مواد مورد نیاز این مردم است. خانههای این مردم هنوز لوله کشی آب نشده آنها فقط یک سرپناه دارند تا از باد و باران و برف در امان باشند. مگر 20 میلیون تومان وام چقدر است که بشود همه کارهای ساخت خانه را انجام داد؟
زندگی پیش از وقوع زلزله این افراد هرچند در فقر بوده اما شیرازه داشته، اکنون این افراد زندگیشان تکه تکه است. کسانیکه در چادر زندگی میکنند ملتمسانه درخواست میکنند که وامهایشان آآآزاد شود، برخی از این افراد که به معنای واقعی تنگدست هستند از مردم و مسئولان تقاضای کمک دارند تا بتوانند امورات زندگیشان را بگذرانند. باید به داد این افراد رسید.
کاش فراموشی تنها به سراغ صاحبان درد بیاید، کاش زمان، ما را غافل نکند از درد و غم یکدیگر.
عکس موبایلی از: سید مجتبی خاتمی
| چرا تنها کاندیدای اتاق مشهد رای نیاورد؟ |
|---|
| رونمایی از کلید دار جدید اتاق مشهد |
| ترمز تورم مسکن در مشهد |
| موانع بزرگ مبادلات مهندسی |
| فرصت رونق هتلهای مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .