اصولا فعالیتهای استارتاپی که عموما از بستر تکنولوژی بر میخیزند دارای ریسک عدم موفقیت زیادی هستند. در واقع تعداد شرکتهای نوپایی که با فرمول استارتاپ فعالیتشان را شروع میکنند و در زمان پیشبینی شده به مرحله رشد و سوددهی میرسند چندان زیاد نیستند. با اینحال باید برای موفقیت همین تعداد نیز محیط مناسب رشد فراهم باشد.
بهعبارتی استارتاپها مانند بذر گیاهی میمانند که اگر خاک و آب مناسب نباشد جوانه نمیزنند و بعد از جوانه زدن اگر رسیدگی کافی انجام نشود به ثمر نمینشینند. به همین دلیل باید برای آنها یک اکوسیستم مناسب طراحی شود. اکوسیستمی که تمام اجزای آن به درستی کار کنند تا امکان جوانه زنی، رشد و به بار نشینی آنها به خوبی فراهم شود.
بدیهی است کیفیت و کمیت خود این اکوسیستم نیز تعیینکننده میزان ظهور، رشد و ثمردهی استارت آپهای درون آن خواهد بود.
این محیط رشد را میتوان شامل عوامل مختلفی دانست:
اولین عامل افراد حقیقی صاحب دانش و ایده هستند که قرار است نقش همان بذری را داشته باشند تا محیط به آنها کمک کند جوانه زده و رشد کنند. به گمان من کشور ما از این نظر دارای پتانسیلهای بسیار است. جوانهای تحصیل کردهای که قادرند بر اساس آموختههای تکنولوژیک خود ایدهپردازیهای خلاقانهای داشته باشند.
دومین عامل موسسات و سازمانهایی هستند که بتوانند این ایدهها را مورد حمایت فنی و علمی قرار دهند. دانشگاهها و سایر موسسات پژوهشی و آموزشی باید چنین آمادگی داشته باشند. شخصا با مواردی سر و کار داشتهام که با یک راهنمایی فنی ساده، ایدههای خلاقانهای به ثمر نشستهاند.
سومین عامل چنین اکوسیستمی موسسات غیرانتفاعی و یا سازمانهای دولتی هستند که بتوانند بستر اداری لازم را برای شروع فعالیتهای اولیه استارتاپها مهیا سازند. چنین بهنظر میرسد که اگر چه چنین سازمانها و موسساتی در ایران وجود دارند اما اینرسی نظام دیوان سالاری و کاغذ بازیهای غیر ضروری اثر حمایتی آنها را به شدت کاهش داده است.
مراکز رشد برای استقرار استارتاپها و دریافت حمایتهای حقوقی و تاسیس دفتر و راه اندازی کارگاه های مورد نیاز تولید محصول اولیه و یا ارائه خدمات مورد نظر استارتاپها عامل چهارم در این اکوسیستم هستند. اختصاص فضاهایی از این دست در بسیاری از دانشگاهها و پارکهای علمی و فناوری مدتهاست مرسوم شده و به نظر شرایط نسبتا خوبی را از این بابت دارا هستیم.
عامل پنجم وجود سیستم حمایتکننده مالی است. معمولا جلب حمایت مالی در بازار معمول سرمایه برای توسعه اشتغالی که هیچ تجربهای ندارد بسیار دشوار است. بنابراین باید یک نظام بانکی حمایتی از چنین مشاغلی وجود داشته باشد که با تخصیص وامهای ویژه و یا سرمایهگذاریهای حساب شده، حداقل نیاز مالی استارتاپها را برای رشد و توسعه فراهم سازند.
همة این عواملی که برشمردم باید به نحو احسنت در کنار هم قرار گیرند تا بتوان به محیط مناسبی امیدوار بود که در آن بذر ایدههای تکنولوژیکی خلاقانه جوانه زده، میبالد و محصول میدهد.
با اینحال و با همه این مراقبتهایی که باید از رشد چنین نهالهای نوپایی صورت بگیرد، ریسک ثمردهی آنها همچنان زیاد است. اما این ریسک زیاد مطلقا دلیل این نمیشود که از خیر ایجاد چنین اکوسیستم مناسبی دست برداریم. زیرا ماهیت ایدههای استارتاپی چنان است که اگر به ثمر بنشینند، گاهی میتوانند بر تمام کشور و یا حتی بر کل جهان تاثیر تعیین کنندهای بگذارند.
یکی از نمونههای بسیار موفق چنین محیطهای مناسب برای استارتاپها که شهرت جهانی دارد «سیلیکون ولی» در آمریکاست. این محیط با گردآوری همه عناصر مورد نیاز ایجاد و توسعه استارتاپها چنان بازدهی بالایی ایجاد کرده است که برای تکنولوژیستهای جوان، نفس ورود به این اکوسیستم به معنای رشد و موفقیت تضمینی آنهاست.
بنابراین برای حمایت از استارتاپها و اطمینان از اینکه این موضوع میتواند بهعنوان یک شاخه فعال در بخش اقتصاد و صنعت کشور نقش ایفا نموده و حتی در شرایط خاص جهشهایی را باعث شود، باید نگاه جامع و همه جانبهای به آنها داشت. و نیز اینکه در طراحی محیط مناسب برای رشد آنها اگر تنها یکی از عوامل مورد نیازی که برشمرده شد غایب باشند، نمیتوان به رشد استارتاپهایی که ذاتا هم آسیبپذیری بسیاری دارند امیدوار بود! بهعبارتی این فرایند در یک بستر «یا همه یا هیچ» کار میکند! اگر همه شرایط مهیا باشند، امکان موفقیت هست و اگر حتی یک شرط محقق نشود هیچ امکان توفیقی نخواهد بود.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .