به نژادی یعنی انتخاب واریتهها و نژادهایی که از پتانسیل بالاتری برای استفاده بهینه از نهادههای کشاورزی برخوردار هستند. به عنوان مثال انتخاب گندم آبی و یا دیم برای کشت در یک منطقه، در واقع نوعی انتخاب الگوی کشت است. اگر در تامین آب آبیاری مشکل داریم، باید واریتههایی از محصولات زراعی را بکاریم که راندمان بیشتری در استفاده از آب موجود داشته باشند. به عنوان نمونه در محیطی که بارندگی بهاره دوام زیادی ندارد و فصل گرما به زودی از راه میرسد، باید از واریتههایی از گندم استفاده کنیم که در دمای پایینتر قدرت جوانهزنی داشته باشند، تا بتوان آنها را در اسفند ماه کشت کرد. یا تحمل آنها به سرما بیشتر باشد، تا بتوان در انتهای پاییز به کشت آنها مبادرت کرد. مثلا به جای استفاده از گندم بهاره دیم، از گندم زمستانه دیم استفاده کنیم. تا از رطوبت خاک استفاده بیشتری کنند. همچنین میتوان از گندمهایی استفاده کرد که طول دوره رشدی کوتاهتری داشته باشند، تا در فصل کوتاه بهار محصول قابل قبولی تولید کنند.
اینکه گندمی عادت رشدی بهاره داشته باشد یا زمستانه، گرما و دوره خشکی کوتاه مدت را بتواند تحمل کند یا نه، به یک آفت و یا به یک بیماری معین، مقاوم باشد یا حساس، به خصوصیات ژنتیکی آن برمیگردد. خصوصیات ژنتیکی هر موجود زندهای از جمله گیاهان، در توالی نوکلئوتیدی ماده وراثتی آن نهفته است. با استفاده از روشهای کلاسیک به نژادی نباتات و روشهای نوین دستوری ژنتیکی، میتوان عادت رشدی گیاه را به میزان آب مورد نیاز، مقدار نور و گرمای موجود در منطقه، نوع خاک و دیگر فاکتورهای موثر در تولید، تغییر داد و راندمان استفاده از آن عوامل توسط گیاه را بهبود بخشید.
به موازات تلاش برای حذف کشت محصولاتی که به آب و خاک و اکوسیستم منطقه ضرر میرسانند و جایگزین کردن آنها با محصولات دیگر که کشاورزی پایدار را به ارمغان میآورند، باید با اصلاح ژنتیکی گیاهانی که با شرایط منطقه سازگار هستند، راندمان استفاده از نهادههای کشاورزی و فاکتورهای محیطی را افزایش دهیم.
وقتی میتوانیم با کشت بذور هیبرید گوجه فرنگی ۷۰ تا ۸۰ تن گوجه فرنگی در یک هکتار برداشت کنیم، چرا باید از بذور تفرق یافته ژنتیکی استفاده کنیم که توانشان حدود ۳۵ تن گوجه فرنگی در هکتار است؟ وقتی میتوانیم با استفاده از بذور اصلاح شده گندم، حدود ۸ تن محصول در هکتار برداشت کنیم، چرا باید از بذور محلی استفاده کنیم که عملکردی بیش از ۴ تن به ارمغان نمیآورند؟
یکی از وظایف سازمانهای تحقیقات کشاورزی در کشور، اصلاح مداوم واریتهها و ژنوتیپهای سازگارتر و برتر از نظر عملکرد و متحملتر به تنشهای زیستی و مقاومتر به آفات و امراض است. محققان ما در این سازمانها با کمک متخصصان هیئت علمی در دانشگاه، باید مدام تغییرات محیطی، اعم از کاهش بارندگی و کم شدن منابع آب برای آبیاری، افزایش دما، اسیدی و قلیایی شدن خاکها، شیوع آفات و بیماریها را رصد و پیشبینی کنند و با دستورزی ژنتیکی، گیاهان مقاوم و متحمل و سازگار به منطقه اصلاح کنند و در اختیار کشاورزان قرار دهند، کاری که تا به حال متاسفانه کمتر انجام شده است. بسیار جای تامل است که با خیل عظیم کارشناس و هئیت علمی در مراکز تحقیقاتی و دانشکدههای کشاورزی، هنوز بذر گندم اصلاح شده، بذر گوجه فرنگی هیبرید، بذر خیار اصلاح شده، قلمه رز و... را از خارج وارد میکنیم.
پتانسیل علمی برای اصلاح ژنتیکی واریتههای برتر محصولات زراعی در کشور وجود دارد. مدیران ما باید با اولویتبندی موضوعات تحقیقاتی و هدفگذاری درست، به تشکیل هستههای تحقیقاتی در سازمانهای تابعه بپردازند و راههای استفاده از توان و پتانسیل موجود در هیئت علمی دانشگاهها را هموار سازند. بدین طریق میتوانیم ضمن مبادرت به اصلاح الگوی کشت، به موضوع استفاده از ژنوتیپهای برتر نیز فکر کنیم.
استاد گروه بیوتکنولوژی و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .