اما حرف ما این است که چرا آب را نزد جمعیت بیاوریم؟ بلکه میتوان زمینههای اشتغال را در کنار سواحل خلیج فارس و دریای عمان ایجاد کرد تا جمعیت به سمت آب برود. اگر جمعیت در کنار آب قرار گیرد، اقتصاد شکوفا خواهد شد؛ اقتصاد کشور دریا پایه میشود و تمدن کشور، تمدن دریایی خواهد شد و در نتیجه کشور سود خواهد برد. اما اگر قرار باشد با مخارج صدها هزار میلیارد تومان آب را به مناطق شرق کشور انتقال دهیم، این آب صرف کشاورزی و صنعت نخواهد شد و برای صنعت بسیار محدود است و اگر قیمتهای جهانی را نیز در نظر بگیریم، صنعت هم گران خواهد شد.
صرفه اقتصادی زمانی است که توسعه به صورت عام برای کشور در نظر گرفته شود و مشاغل و توسعه اقتصادی کشور به سمت دریاها سوق داده شوند. با این اتفاق، شهرهای بزرگ به آب کمتری نیاز خواهند داشت که میتوان آن را به روشهای مختلف تامین کرد. جعمیتی که از شهرهای کوچک و روستاها به سمت شهرهای بزرگ همچون تهران، مشهد، اصفهان و... مهاجرت میکنند را میتوان با اقدامات مناسب به سمت دریاها سوق داد و در نهایت آب را به راحتی شیرین کرد و این اتفاق صدها برابر از انتقال آب دریای عمان به مشهد ارزانتر خواهد بود.
بازچرخانی آبهای خاکستری نیز از روشهایی است که میتواند ما را در گذر از بحران آب کمک کند. این روش باید اجرایی شود؛ همانطور که در مشهد این طرح پیشبینی شده و باید انجام شود. استفاده از بازچرخانی آبهای خاکستری در برخی مناطق مشهد باید در اولویت قرار گیرد. در برخی از مناطق نیز ممکن است این روش صرفه اقتصادی نداشته باشد؛ اما اگر این فاضلاب به داخل زمینهای شهری و محیطهای پیرامون برود، ممکن است منجر به تقویت سفرههای زیرزمینی شود. البته این امر نیازمند مطالعه است اما در مجموع بازچرخانی آب به ویژه در صنعت و معدن جزء واجبات است و استفاده از این روش در شهرهایی بزرگ مانند مشهد جزء روشهای مناسب و مطلوب محسوب میشود.
استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .