شکلگیری ساختار شهر مشهد تا دوره صفویان به صورت طبیعی و بدون برنامه و با بافت کلی مرکزی- شعاعی در گرداگرد حرم مطهر صورت گرفته است. با احداث خیابان شرقي- غربي در زمان شاه عباس صفوی در نزدیکی حرم الگوی توسعه آن نواحی به فرم شعاعی- خطی تغییر یافت. در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی با تخریب حصار و ارگ شهر و احداث خیابانها و محلههای جدید، ساختار شهر به طور کلی تغییر کرد. در مشهد به علت نبود نظارت و کنترل سازمانهای خاص طی سالهای اخیر به بهانه نوسازی و بهسازی، بناهای تاریخی شهر تخریب و رابطه شهر با گذشته خود قطع شده است و تنها به بازسازی بناهاي اندك در جداره اصلی خیابان توجه شده است.
با توجه به اینکه خانههای تاریخی سند هویت هر شهر و نشاندهنده تاریخ، فرهنگ و قدمت آن هستند، مشهد نیز از این امر مستثنی نیست؛ حرم مطهر امام هشتم به عنوان مکانی مقدس و تاریخی، نقش مهمی در تجلی فرهنگ شهر از بعد تاریخی و نیل به سوی معماری پایدار دارد. براساس چشمانداز مشهد در سال 1400 این شهر به شهری مدرن با معماری اسلامی مدرن تبدیل خواهد شد که سالانه باید از 30میلیون زائر ایرانی و 2میلیون گردشگر خارجی پذیرایی کند و معماری به کار رفته در ساختوسازهای مدرن در مشهد، نخستین چیزی است که به چشم میآید اما متاسفانه چهره شهر از آن معماری بومیایرانی خود به واسطه معماری زیبای حرم امام رضا (ع) فاصله گرفته است.
شاید بتوان اینگونه بیان کرد که معماری معاصر ما در این کلانشهر مبتلا به مُدزدگی شده است. سبک طراحی و مصالح مورد استفاده در نمای ساختمانهای مشهد در برخی موارد کاملا مشابه با ساختمانهای ساخته شده در شمال تهران و سایر شهرهای ایران است با وجود اینکه ما شاهد تفاوتهای فاحشی در اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی و بافت معماری مشهد با سایر شهرها هستیم. باید خاطرنشان کرد که زیبای به واسطه ادراک حسی دریافت میشود. ما آن زیبایی را که محصول فرهنگ ما و همخوان با تربیتمان است، به طور آنی تشخیص میدهیم چرا که با شکل و ترکیبی مواجه هستیم که در قالب نمادی متراکم شده و دارای بسیاری از صفات شگرف و تاثیرگذار بر ماست و این عنصر در معماری این روزهای مشهد با بیمهری روبروست. معماری حال حاضر مشهد نمادین و یادآور خاطره با احساسی در مخاطب نیست.
بعضی استادان معماری معتقدند که طرح معماری برخی خانههای امروز، همراه با تفاخر و تبخیر و به دور از فرهنگهاست. سلیقه مردم عادی هم که سررشتهای از معماری ندارند، بر اساس چیزی شکل میگیرد که به آنها عرضه میشود. پس چه کسی باید این سلیقه را بیافریند؟ قطعا اگر در سنگهای اسلب و نماهای رومی به دنبال پاسخ نباشيم، معماری شهرمان توسعه چشمگیری خواهد یافت. همچنین الگوی متداول معماری روز در مشهد کاملا ناسازگار با شرایط اقلیمی است و حتی سادهترین اصول بهرهمندی از مواهب طبیعی را هم نادیده میگیرد که این مهم نیز جای تامل و بازبینی دارد.
طی سالهای اخیر تصور میشود که فهم ما از معماری فضاهای مسکونی دچار دگرگونی عمیقی شده است. میتوان اذعان کرد که توجه سازندگان به ارتقای کیفیت فضاها و درک اهمیت حضور یک معمار و طراح حرفهای در فرایند طراحی پروژهها رشد چشمگیری داشته است اما این فرایند همچنان جای کار دارد. توجه سازندگان به تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی خانهها در سالهای اخیر امری مهم و شایسته تقدیر است اما غفلت از خلق فضاهایی با کیفیت بصری و ادراک حسی برای مصرفکننده شاید نقطه ضعفی در این میان محسوب شود. به عنوان مثال، در خانههای قدیمی بخشهای مختلف خانه، اسامی و کارکردهای جداگانهای داشتهاند و به نوعی هر کدام از قسمتها دارای شکل منحصر به خود بودهاند؛ بهار خواب، مهتابی، اتاق گوشواره و... که هر کدام با کارکردهایشان به خلق آرامش ساکنان کمک میکردند.
عنصر حیاط، آسمان، نور، آب و سبزی را هم داشتهایم. اما آیا با برچیده شدن این فضاها توانستهایم جایگزین مناسب و درخوری برایشان ارائه کنیم و یا فقط به فکر فروش آپارتمان بودهایم؟ آپارتمانی که از درون، فضایی خاص برای آسایش ارائه نمیکند و از بیرون نیز، معماری روم باستان را به نمایش میگذارد! اکنون آیا شما در خانه خود ایوان دارید؟ در صورت وجود، تفاوت آن با بالکن چیست؟ از همه مهمتر تفاوت این دو با تراس چیست؟ آیا در خانه خود شاهنشين، مهتابی یا بهارخواب دارید؟ ما درحال حاضر اتاق خواب، ناهارخوری، پذیرایی و فضای نشیمن داریم که در گذشته هیچ کدام از اینها را نداشتهایم. گویی در دوران جديد فضاها را فقط در وجه کمیشان به جا میآوریم. نامهایی که در گذشته به این فضاها اطلاق می شده، به وجه کیفی فضاها اشاره داشته است. در گذشته ابتدا احساس نیاز میکردند و سپس برای آن فضا میساختند. وضعیت خانههای جدید ما هم همینگونه است. دیگر آن حس را نداریم و مدام میخواهیم برای تمنای کیفیت، پاسخهای کمی بدهیم. هنگامی که میپرسیم خانه خوب چیست؟ چیزهایی را برمیشماريم که آسایش صرف را تأمین میکند؛ در صورتی که در گذشته خانه خوب به معنی خانه باصفا بوده است، اگر بتوان آپارتمانی ساخت که به معنای واقعی کلمه باصفا باشد و اصول اقلیمی و فرهنگی را نیز در خود جای داده باشد، میتوان اذعان کرد که مرزهای کیفیت و تحول را معماری شهر مشهد جابهجا کردهایم.
لازم به ذکر است که ما نیز در کارگروه سازندگان مشهد طی چند ماه گذشته اقدام به آغاز طراحیهای جدید با تعریف فضاهای نوین و متفاوت با نگاهی به نیازهای ویژه خانوادهها کردهایم که اولین بسته این طراحيها آماده ارائه به اعضاست و ادعا داریم این طرح تاکنون در شهر مشهد اجرا نشده و امیدواریم این اتفاق گامی مهمي در راستای تغییر رویکرد معماری شهرمان باشد.
شاید اگر بروکراسی اداری دست و پای سازندگان و فعالان صنعت ساختمان را نبندد و روال فرسایشی امور، آنها را خسته نکند، مجال بیشتری برای توجه به دیگر جنبههای ساختوساز و زیباییشناسی داشته باشند و حال آنکه روال اداری پر پیچ و خم این روزها و همچنین تاثیراتی که بر قیمت نهایی یک ساختمان دارند، فرصتی برای توجهات اینچنینی فراهم نمیآورد. شاید بهتر باشد مدیریت شهری مشهد توجه ویژهای بر الگوهای طراحی داشته باشد چرا که تنها الگوست که میتواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنها را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد و این راهکاری مناسب برای استفاده مجدد (به شیوهای نوین) از معماری گذشته شهر و سرزمینمان است.
همچنین در دستورکار قراردادن سنجش و باز بهکارگیری الگوهای معماری ایرانی در خانه معاصر، باززندهسازی ارزشهای گذشته هویت ایرانیاسلامی متناسب با نیازهای ساکنان معاصر، حصول شناخت از مفهوم کوی، خانه و کالبد آن در معماری اصیل ایرانی توسط مدیران شهری میتواند کمک شایانی به معماری این روزهای شهر مشهد کند.
مدیرعامل و رئیس هیات مدیره «کارگروه جمعیت سازندگان مناطق مشهد»
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .