طی سالهای اخیر به دلایل متعددی، کارفرمایان و سرمایهگذاران به سبکهای مختلفی از معماری توجه کردهاند؛ به طور مثال، با ورود گردشگران عربی به کلانشهر مشهد، اصول و معیارهایی از معماری مورد پسند عربها به معماری ما ضمیمه شده که با اصول معماری ایرانیاسلامی همخوانی ندارد که اینگونه معماری را بعضی جاها میتوان در هتلهای پیرامونی حرم مطهر رضوی شاهد بود.
همچنین، معماری نماهای کلاسیک رومی و یا سبکهای مختلف غربی در دکوراسیونهای داخلی در بسیاری از کلانشهرها از جمله مشهد باب شده است. آنچه عیان است، نبایست در انتقاد از وضعیت فعلی معماری انگشت اتهام فقط به سمت یک نهاد و ارگان نشانه برود؛ بلکه وضعیت فعلی معماری را باید در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه جستوجو کرد.
متاسفانه علیرغم آنکه نهادینهسازی معماری ایرانیاسلامی از تاکیدهای مقام معظم رهبری است اما متاسفانه سیاستگذاری صحیحی در این خصوص انجام نگرفته است. بلکه صرفا به ابلاغ چند آییننامه تشریفاتی در این رابطه اکتفا شده است. این درحالیاست که اداره کل راه و شهرسازی باید استراتژیهای کلان را به تکنیکهای اجرایی تبدیل کند که متاسفانه شاهد این اتفاق در کلانشهر مشهد نبودیم.
واضح و مبرهن است که در دوره قاجار از دنیای سنتها فاصله گرفته شد و در دوره پهلوی اول و دوم حرکت به سمت مدرنیزاسیون شدت گرفت. لذا نسلهای بعدی درک عمیق و جامعی از معماری ایرانیاسلامی نداشتند. البته عدم انجام مطالعات جامع و سرمایهگذاری لازم در خصوص معماری ایرانیاسلامی نیز مزید بر علت شده است. با عنایت به نکاتی که عنوان شد، در تربیت نسلی از معماران واقعی ناکام ماندهایم و فرصت آزمون و خطا به معمارانمان داده نشده است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که در گذشته آموزش معماری به شیوه تجربی و سینهبهسینه در یکبازه زمانی 40ساله انجام میگرفته و مانند دوران حاضر فقط به یک دوره آموزشی 4ساله در دانشگاه ختم نمیشده است. به عبارت دیگر، در گذشته تربیت استادشاگردی زمانبر بوده، همچنین معماران قدیمی از منبرهای شیخ بهایی و ملاصدرا مستفیض میشدهاند بهطوری که حاصل این تربیت نمود و جلوه معماری ایرانیاسلامی بوده است.
به بیان دیگر، میتوان به صراحت عنوان کرد که معماری ایرانیاسلامی گنجینه ارزشمندی از مفاهیم عمیق عرفانی است که ریشه در بنیانهای عمیق تفکر معنوی و اعتقادهای مذهبی دارد و زبان رمزی این هنر با مذهب پیوند اساسی دارد که بسیاری از این رمزها هنوز کشف نشدهاند. این درحالی است که امروزه متاسفانه ساختمانها بدون اتکا به لایههای پنهان معنایی ساخته شدهاند. بنابراین، صرف استفاده از آجر، کاشی رنگی و جا دادن چند قوس در معماری را نمیتوان معماری ایرانیاسلامی نامید. چراکه معماری ایرانیاسلامی یک مفهوم است که باید درک و بهروزرسانی شود اما متاسفانه درک صحیحی از معماری انجام نگرفته است که دلیل عمده این مساله، نبود کتابها و اسنادی است که باید توسط معماران قدیمی به رشته تحریر در میآمده است. در واقع، رازهای نهفته در معماری ایرانی و اسلامی جایی تدوین و بازگو نشده است.
در پایان باید عنوان کرد، متاسفانه بحران بیهویتی گریبانگیر معماری امروز کشورمان از جمله کلانشهر مشهد شده است، لذا لزوم توجه به اندیشهها، تفکرها و روشهای ساختوساز بناها ضروری است. بنابراین باید با همهجانبهنگری و نکتهسنجیهای علمی، فنی و اجرایی در جهت اجرای صحیح اصول آن معماری کوشید.
بر همین اساس پیشنهاد میشود، کارگروهی متشکل از نمایندگان دستگاههای ذیربط، صاحبنظران و متخصصان نسبت به انجام پژوهشهای کاربردی، سیاستگذاری، تدوین ضوابط و مقررات مورد نظر در این خصوص اقدام کنند. همچنین توصیه میشود که مسوولان سازمانهای ذیربط از جمله میراث فرهنگی از تخصص لازم در این حوزه برخوردار شوند تا بدین ترتیب مسوولان و دستگاههای ذیربط با دخالت در معماری ساختمانها، از رواج هرجومرج در آنها جلوگیری و فرهنگ و اصالت ایرانی را حفظ کنند. البته اصلاح ساختار دانشگاه، سیاستگذاریهای صحیح دولت و... از دیگر مقولههایی است که نباید در این میان نادیده انگاشته شود.
عضو هیات علمی معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |





پیام شما با موفقیت ارسال شد .