بر همین اساس میتوان به صراحت اذعان کرد که سینما آسیبهای جدی و جبران ناپذیری از شیوع کرونا متحمل شده است. حال، علیرغم آن که برخی از سینماها برای جذب مخاطب بلیت را به صورت نیمهبها در اختیار مردم قرار دادند اما باز هم این مهم مورد اقبال عموم قرار نگرفت. البته ناگفته نماند علاوه بر موارد گفته شده، نبود فیلم و محدودیتهای زمانی اعمال شده برای بازگشایی سینما بر بیرغبتی مخاطبان برای آمدن به سینما مزید بر علت شده است.
با عنایت به شرایط فعلی، اینکه چه سرنوشتی در انتظار سینما خواهد بود، مشروط به تصمیمات اتخاذ شده از سوی ستاد ملی مقابله با کروناست. البته ناگفته نماند سلامت مردم برای ما در اولویت است و قطعا تابع تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا خواهیم بود اما آنچه مسلم است، خروج از بحران فعلی منوط به بهبود وضعیت شهرها است. با این حال، مسلم است صاحبان سینما بایستی به طریقی بتوانند آسیبهای وارده را هموار کنند اما متاسفانه خواب سرمایه در محیطهای فرهنگی مانند سینما در بازه زمانی یکساله تبعات بسیاری به دنبال داشته است. حال اگر سرمایهگذار این مبالغ را صرف سرمایهگذاری در سایر حوزههای اقتصادی میکرد، اگر سودی حاصل نمیشد قطعا زیانی را نیز متحمل نمیشد. بنابراین، جبران مافات در بازه زمانی 1 الی 2 ساله عملا امکان ناپذیر است. با این حال، محدودیتهای زمانی برای بازگشایی سینماها باید تا حد ممکن کاهش یابد تا بدین طریق سینما با نیمی از ظرفیت خود بتواند پرسنل خود را حفظ کند.
نکته قابل توجه دیگر آن است که جشنواره فیلم فجر نیز بستری برای درآمدزایی نخواهد بود. در واقع جشنواره ویترینی برای تبلیغات و جذب مخاطبان خاص است. علاوه بر این، ایام جشنواره فیلم فجر بسیار محدود است که فروش گیشه نیز در این بازه زمانی محدود چندان نخواهد بود. بنابراین اگر به وضعیت گیشهها نظر کنیم، متوجه این نکته میشویم که میان میزان فروش فیلمها و هزینههای جاری سینما به هیچ وجه تناسبی وجود ندارد. با چنین شرایطی باید در انتظار ورشکستی سینماداران باشیم. در حقیقت بحران اقتصادی سینماها به نقطه اوج خود رسیده است و تعداد مخاطبان به حداقل ممکن رسیده است. لذا راهکارهای موضعی و و موقتی دست اندرکاران و مسوولان سینمایی از قبیل طرح فروش بلیت نیمهبها نه تنها مشکلی از سینما حل نکرده، بلکه خود مسالهساز بوده است و به نظر میرسد که امنیت تضمین سرمایه از سینمای ایران رخت بربسته است.
نکته قابل توجه دیگر آن است که تسهیلات ارائه شده گرهی از مشکلات صاحبان سینما باز نکرد، لذا دولت باید حمایت خود را به گونه دیگر اعمال کند، چرا که فشار اقتصادی بر محیطهای فرهنگی به ویژه سینماها و سالنهای تئاتر خصوصی بسیار است. واضح و مبرهن است که شیوع کرونا اتفاقی غیرقابل پیشبینی بود، لذا تا زمانی که ویروس کرونا به طور کامل ریشهکن نشود، نمیتوان به خروج از بحران امید داشت. با این حال، پیشبینی میشود که در دوران پساکرونا باید فیلمهای طنز و اجتماعی خوبی در گیشه عرضه شود تا رغبت مردم برای آمدن به سینما دو چندان شود. همچنین رسانه ملی باید به دور از هرگونه اعمال سلیقه نسبت به تبلیغ فیلمها اقدام کند. البته در این میان اطلاعرسانی مدیریت شهری در خصوص اکران فیلمها نیز بیتاثیر نخواهد بود.
در پایان باید عنوان کرد که سینما یکی از مهمترین عرصههای بازنمایی مسایل اجتماعی است و شناخت مسایل اجتماعی در قاب تصویر، به ویژه در آثار سینمایی میتواند به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کند؛ چرا که فیلمهای سینمایی منبع فرهنگی مهمی برای درک ماهیت و علل انحرافات اجتماعی است. به بیان دیگر، مسائل اجتماعی به عنوان پدیدههای نامطلوب، اذهان نخبگان و افکار عمومی مردم را به خود مشغول میدارد. بهگونهای که نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید و مسوولان را به چارهجویی و اقدام عملی برای اصلاح و رفع یا پیشگیری از آنان وا میدارد. لذا امید است تا متولیان عرصه فرهنگ و هنر و سینما اهمیت بیشتری به امر بازاریابی و عناصر مختلف آن در سینمای ایران و ارتقای بیشتر و بهتر آن بدهند.
مدیر پردیس سینمایی گلشن
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .