در ماده 17 ضوابط صدور مجوز تولید که در سال 1392 توسط وزارت صنعت ابلاغ شد، بر تولید بدون کارخانه تأکید شده است بنابراین به لحاظ قانونی مشکلی وجود ندارد؛ اما در بعد فرهنگی، توسعه آن نیازمند فرهنگسازی است تا با تبیین و تشریح موضوع، جامعه آمادگی پذیرش آن را داشته باشند. متاسفانه عموماً فرهنگ کار مشارکتی در کشور تا حدود زیادی پایین است و بسیاری از واحدهای تولیدی در کشور ما واحدهای کوچکی هستند که معمولاً به صورت خانوادگی اداره میشوند.
الزام بعدی در تولید بدون کارخانه، شناخت کافی از بازار و صنعت و روندهای اکوسیستم اجتماعی- اقتصادی فعلی است. به طور متوسط، از هر صد پروژه جدیدی که تعریف شده است، تنها یک مورد منجر به موفقیت در کسب و کار و دستاوردهای تجاری میشود. این نشان میدهد که صرف نظر از الزامات قانونی و حقوقی، تولید بدون کارخانه نیاز به طراحی مدل تجاری هوشمندانه و انتخاب یکی از راهبردهای رهبری بر بازار از جمله: رهبری هزینه تمام شده یا رهبری قیمت رقابتی (تناسب قیمت و کیفیت)، رهبری تمایز در یک ویژگی، رهبری در توزیع و دسترسی و تحویل یا رهبری در نوآوری و خلاقیت دارد.
بنابراین در بعد منابع و ملزومات اجرایی، دانش و مهارت مدیریت کسبوکار در چهار زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار است:
- دانش و مهارت مدیریت طراحی محصولی و بیزنس مدلی که باعث ایجاد رهبری در بازار شود
- دانش و مهارت مدیریت سورسینگ یعنی شناسایی و انتخاب مناسبترین تأمین کنندگان
- دانش و مهارت مدیریت لجستیک تولید و توزیع از جمله مدیریت قراردادها و بازرسی و کنترل کیفیت اقلام دریافتی، مدیریت مونتاژ و تست و بستهبندی و نهاییسازی محصول و توزیع و ارسال
- دانش و مهارت مدیریت بازاریابی و برندینگ
همچنین، برای حضور موفق در این عرصه میبایست فعالیتهای زنجیره ارزش، تفکیکپذیری فعالیتها در طول زنجیره ارزش، قابلیت برونسپاری، وجود ظرفیتهای ساخت در دسترس تامین کنندگان (در دسترس بودن سازندگان، دارا بودن استانداردهای ملی و بینالمللی، دارا بودن تیم تخصصی، دارا بودن سیستم تضمین کیفیت و تحقیق و توسعه) مورد توجه قرار گیرد.
کشورهای پیشرو در تولید بدون کارخانه
اغلب سازندگان محصولات «هایتک» نظیر محصولات الکترونیکی و خودروسازی و ماشین آلات صنعتی از این مزیت استفاده میکنند. مثل برندهای الجی، سامسونگ و اپل که بخش زیادی از محصولات خود را از این روش تولید میکنند. مثال دیگر، صنایع خودرو سازی کره جنوبی و چین است. اما در حوزه پوشاک برندهایی مانند «نایک» و «آدیداس» عمدتاً از این روش استفاده میکنند. در مجموع، بیشتر برندهای بزرگ استراتژی برونسپاری را در پیش میگیرند تا از درگیری با دردسرهای منابع انسانی فراوان و هزینههای تعمیر و نگهداری سخت افزارهای تولید و سایر امور تکنیکی و نفسگیر اجرایی پرهیز کنند و بدین ترتیب فرصت خواهند داشت تا به استراتژیهای بلندپروازانه توسعهای و رقابت خود در مقیاس جهانی بپردازند. کشورهای آسیایی از جمله ویتنام، کره جنوبی و چین در این زمینه بیشترین تجربه و رشد و موفقیت را داشتهاند.
در حوزه داخل کشور نیز اگر بنگریم، در خراسان رضوی برندهای صنایع غذایی و پوشاک در تولید بدون کارخانه موفق بودهاند. بالا بردن بازدهی منابع و امکانات موجود بدون نیاز به تزریق سرمایه جدید (فقط با ایجاد دارایی نامشهود برند) و نیز، افزایش بهرهوری برای توسعه و رشد در سطوح استراتژیک و کلان و ورود به بازارهای جهانی از جمله مزایای استفاده از این روش تولید است.
از طرفی، یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی در گام نخست، حفظ اشتغال موجود و در گام بعدی، اشتغالزایی است. یکی از فرایندهای مناسب در حوزه تولید بدون کارخانه، ایجاد مشاغل خانگی و ارائه فرصت به قشر بزرگی از جامعه است. تولید بدون کارخانه میتواند سبب رونق بخش خصوصی و رشد بنگاههای کوچک اقتصادی شود و با استفاده از ظرفیتهای خالی و زیرساختهای موجود، از سرمایهگذاریهای مضاعف جلوگیری کند که این اتفاق کاملاً در راستای اقتصاد مقاومتی است.
ضمن اینکه، تولید بدون کارخانه میتواند مشکل کمبود نقدینگی بنگاهها را برطرف کند؛ زیرا سرمایهگذاری اولیه انجام شده و با وجود سرمایهگذارانی که در قالب تولید بدون کارخانه وارد میشوند، واحد تولیدی نیازی به سرمایه در گردش و بسیاری از دیگر فرایندها ندارد و این امر در کاهش هزینههای تمام شده تولید نیز میتواند مؤثر باشد.
در این نوع از تولید، چون سازمان تولیدکننده از منابع دیگر استفاده میکند و هزینههای سر بار کارخانه کاهش مییابد، بخش عمدهای از دغدغههای موجود در کارخانه به حداقل میرسد. از سوی دیگر، بهرهمندی از ظرفیت خالی کارخانجات فرصت مناسبی برای تولید انبوه و مدیریت قیمت بازار را فراهم میآورد.
تخصصی شدن ساخت و تولید از دیگر مزایای این نوع تولید است. چابکی و انعطاف پذیری صاحبان برند دارای تولید بدون کارخانه قابل توجیه است؛ زیرا با این استراتژی نسبت به تغییرات احتمالی در بازار انعطاف پذیر خواهند بود و با دریافت بازخورد از بازار، محصولات خود را طبق تقاضای بازار عرضه میکنند. یعنی با کمترین هزینه در تغییر خط تولید، سریعترین واکنش را به کمترین سفارشات دارند.
استراتژی تولید بدون کارخانه به خصوص برای محصولاتی که ویژگیهایی چون تنوع در تولیدات، عمر کوتاه محصول، تغییر سریع تکنولوژی و تغییر شدید بازار دارند، بسیار مناسب است. امتیاز بزرگ تولید بدون کارخانه حذف سرمایهگذاری و موازیکاری در بخش تولید است که این امر با بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوه و زیرساختهای موجود، میزان بهرهوری را بالا برده و میزان هزینه تولید را کاهش میدهد.
دبیر انجمن مدیران صنایع خراسان
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .