دشواری اصلی در حکمرانی آب در یک جمله میگنجد: «هر گروه و تشکیلاتی فکر میکند که آب به او تعلق دارد، اما کسی ارادهای برای حفاظت از آب ندارد». در هندوستان به این نتیجه رسیدهاند که تنها دلیل کوتاهیها حکمرانی بد یا ناقص است. «آنچه ما به آن احتیاج داریم حکمرانی خوب با مشارکت و همراهی گروداران است و نه دولت کامل و بینقص». زیرا باید بپذیریم که امروزه در حکمرانی آب دولت تنها کنشگر نیست. در واقع، نه تنها فعل باید به درستی واقع شود، بلکه بستر فعل هم باید آمادگی لازم را یافته باشد تا نتیجه مطلوب پدید آید.
به عنوان یک اصل، اثربخشی و ماندگاری تصمیمات مسئولان تا حد زیادی تابع «معقول» و «مقبول» تلقی شدن آنها نزد عموم گروداران است. بدیهی است که مقبولیت به نوبه خود، نیازمند رعایت «عدالت» و «انصاف» در تصمیمگیریهاست. در عمل، اثربخشی مدیریت آب بر دو مؤلفه «حکمرانی خوب» و «مدیریت بهم پیوسته آب» استقرار مییابد. بنابراین، چهار خصوصیت حداقلی در مدیریت مؤثر آب را میتوان به شرح زیر مشخص نمود:
- رهبری اخلاقمدار و تمرکز همزمان بر حقوق عامه (به ویژه اقشار آسیبپذیر)، حقوق آببران و حقوق محیط زیست.
- تلاش برای تمرکززدایی (مشارکت گروداران و بویژه آببران در فرآیند تصمیمسازی) و در عین حال، حفظ یکپارچگی مدیریت آب.
- فراهم آوردن دسترسی برای تصمیمسازان (و حتی عموم مردم) به اطلاعات بهنگام، موثق و کافی به عنوان مقدمهای برای جلب همدلی و همیاری ایشان و ...
- ایجاد سازوکارهایی برای «گفتگو» و نیز «حل و فصل مناقشات» با حضور متخصصین و نمایندگان جامعه مدنی.
براساس ارزش و جایگاه منحصر به فرد منابع آب در تامين رفاه و بهزیستی جامعه بایستی بر لزوم تداوم دسترسي به آب كافي و سالم براي همگان در هر زمان تأکید گردد. وجود پیوندهاي قوی میان «توسعه اقتصادی پایدار» و «مديريت آب»، ضرورت اصلاح مدیریت آب كشور را اجتنابناپذیر کرده است. در این مسیر باید «چشمها را شست» و تفسیری نو از مشارکت دولت و مردم در مدیریت آب عرضه نمود. حرکت و رسیدن به چنین سطحی از مشارکت نیازمند تجدید نظر اساسی در ساختار مدیریت آب کشور ذیل گفتمان «حکمرانیِ خوب آب» و بازتعریف نقشها، اختیارات و مسئولیتها میباشد. امروزه، این گفتمان در سطح ملی بارز و مطرح است و حتی برخی از عناصر آن در اسناد و برنامههای رسمی کشور آمده و لذا بنظر میآید اراده سیاسی در سطح دولت برای دستیابی به حکمرانیِ خوب (موثر و شایسته) در حوزه مدیریت آب تا حدودی فراهم آمده است.
اما پیادهسازی و استقرار یک مدیریت «جامع، مشارکتی و یکپارچه» در حوضههای آبی کشور، تحولی چالشدار و زمانبر است که بایستی با همراهی گروداران (به ویژه آببران) به انجام رسد. چنین اقدامی (به مثابه یک «برنامهی تحول»)، نیازمند اجماع نسبیِ تمامی عوامل حکمرانی آب – از حاکمیت تا گروداران - در راستای یک «چشمانداز مشارکتی» است که به جز با تفاهم جمعی حاصل نمیآید. به عبارت دیگر برای هر یک از حوضههای آبی کشور، «شاهکلید موفقیت در تحول مدیریت آب، همانا تحریک اراده جمعی کنشگران اصلی حوضه در جهتی واحد برای دستیابی به حکمرانی خوب آب است». البته، پیشنیاز دستیابی به این شاهکلید، آگاهی کنشگران از ماهیت منابع آب، وضعیت امروزین این منابع و نیز روند افزایشی فشارها بر منابع مذکور (ناشی از توسعه فزاینده و تغییر اقلیم) است. مسلماً هوشیاری کنشگران از عواقب ادامه روند فعلی نیز نقشی اساسی در این تحول دارد. زیرا، علیرغم اختلافات کنشگران اصلی حوضه با یکدیگر، این آگاهی و هوشیاری عناصر اتصال دهنده آنان طی فرآیند تحول میباشند. بدیهی است فرهنگسازیِ عمومی و حساسسازی مردم نسبت به ارزش بیهمتای آب پاک، موجب پیدایش یک «سرمایه اجتماعی» قوی (فهیم و راسخ) برای تداوم مسیر تحول خواهد بود.
کامران داوری دانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد
حمید عمرانیان خراسانی، دانش آموخته گروه مهندسی آب، دانشگاه تربیت مدرس تهران
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |





پیام شما با موفقیت ارسال شد .