.اگرچه با ندانمکاری صادرکنندگان و ارسال کالاهای بُنجل و بلامصرف داخلی، خیلی زود دروازههای رونق و شکوفایی، به روی ما بسته شد و این فرصت طلایی نیز، بسان بسیاری دیگر از موقعیتهای ژئوپلوتیک و ژئواستراتژیک ایران از دست رفت، اما گمرکات لطفآباد و سرخس، همچنان به عنوان دو مرز قابل اعتنا در اتصال آسیای میانه به بازارهای بینالمللی شناخته میشدند. با این همه این پرسش همیشه مطرح بوده است که علیرغم وجود مزیت منحصربه فردی به نام «پایانه مرزی»، چرا شهرهای متصل به آن، همچنان در زمره مناطق محروم و کمتر توسعه یافته قرار میگیرند؟ و چرا مهاجرت نیروی کار از این مناطق به سمت مرکز استان، رشدی فزاینده دارد؟
هرچند ضرب تحریمها و کاهش محسوس حجم ترانزیت کالا از کشورهای اروپایی به مقصد آسیانه میانه از راه ایران، در به وجود آمدن این مشکل بیتاثیر نبوده، اما علت عمده توسعهنیافتگی پایانههای مرزی را باید در دولتی بودن و دولتی اداره شدن آن و رغبت نداشتن بخش خصوصی در رقابت با دولت در سرمایهگذاریهای توسعهای این مناطق جستجو کرد. اگرچه سالهاست شعار سپردن کار مردم به مردم و بیرون آمدن دولت از نقشهای اجرایی و در عوض، محدودکردن وظایف دولت به ایفای نقش نظارتی و حاکمیتی، در کشور طنینانداز است، لکن در عمل، همچنان بخش دولتی، فعال مایشاء بوده و انگیزه و فرصت ورود بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای آن را مسدود نموده است.متاسفانه اجرای اصل44 قانون اساسی نیز نتوانست گرهای از کار گمرکات باز کند و درحالی که چنین فرصتهای سودآوری در هر کشور دیگری که بود، به تنهایی به مرکزی برای رونق کسب و کار و اقتصاد آن منطقه تبدیل میشد، ما همچنان مشغول فرصت سوزی و از دست دادن زمینههای رشد و توسعه منطقهای خود هستیم.
سرگردانی بالغ بر 200کامیونی که هر روز وارد این پایانههای مرزی میشوند، نبود انبار و بارانداز لازم برای این حجم از کالا، نبود اقامتگاه و استراحتگاه برای رانندگان، بیسروسامانی تاسیسات پایه نظیر شبکه اینترنت پرسرعت که امکان مبادله اطلاعات و تسریع در ترخیص کالا را فراهم آورد، شاید گوشهای از معضلات و مصائب پایانههای مرزی ما باشند. پایانههایی که اگر به عنوان گلوگاه رشد اقتصادی و پیشانی ایجاد ارزش افزوده به آنها نگریسته شود، باید مورد توجه بیشتر و سرمایهگذاری مطلوبتر قرار گیرند.
جالب آن است که همچون همه عرصههای سودآوری که بخش خصوصی برای رسیدن به آن و انجام سرمایهگذاریهایی زیربنایی بیتاب و کمصبر است، گمرکات خراسان نیز در میان فعالان بخش خصوصی، مشتریان پروپا قُرصی دارد که اگر خیالشان از امنیت سرمایهشان و حمایت بخش دولتی جمع باشد، حاضر و راغب به ورود به این عرصه و فراهم آوردن بستر رشد و توسعه پایانهها هستند.ایجاد و به رونق درانداختن بازارچههای مرزی میان ایران و کشورهای همسایه نظیر ترکمنستان نیز میتواند به شکوفایی اقتصاد منطقه از یک سو و بسط و گسترش مبادلات فرهنگی میان مردمان دو کشور کمک کند. جوانی که برای امرار معاش خود و خانوادهاش حاضر میشود بار سفر به شهرهای بزرگ را ببندد و در حاشیه آن به مشاغل پست و غیرمولد بپردازد، اگر در زادگاهش امکان کسب و کار بیابد، قطعا میایستد و کمر به رونق همین بازارچهها میبندد.
اکنون که دولتی روی کار آمده که رونق صادرات غیرنفتی، بسط اقتصاد تابآور، ایجاد اشتغال پایدار برای جوانان و توزیع عادلانه امکانات میان همه مناطق کشور را به عنوان شعارها و رئوس کلی خود اعلام کرده، میطلبد با توجه جدی به این مزیتهای رقابتی آماده و شایسته توجه، علاوه بر افزایش سطح مبادلات گمرکی، شرایط ایجاد شغل برای متقاضیان بازار کار را در شهرهای همجوار، همچون سرخس و درگز فراهم نماید.
*دکترای طراحی فضای کسب و کار
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .