در 10 سال گذشته شاهد اعتراضاتی در بخش داوری و اهدای جوایز بودهایم اما با همه اینها هنرمندان خراسانی از وجود این جشنواره حمایت کردهاند که همین امر باعث شد دو دوره از آن به صورت استانی برگزار گردد. از مزایای این دوره جشنواره با توجه به صحبتهای دبیر جشنواره و قائم مقام او باید به داوری متفاوت اشاره کرد. دعوت از سه کارگردان زن در هیأت داوران و حضور 11 داور به نشانه یازدهمین دوره از ویژگیهای جشنواره امسال بود.
بخشی از داوری این دوره مربوط به آثار بومی و بخش دیگر شامل داوری گروهی بود که از برترینهای تئاتر استان خراسان در عرصههای مختلف تشکیل شده بودند. این گروه به عنوان«منتقد،کارشناس،هنرمند» آثار را به نظاره نشستند و در بخش خود آثار را در فرمی جداگانه امتیاز دادند و در جمعبندی امتیازات برگزیدگان خود را انتخاب کردند که جایزه نقدی آن با بخشهای اصلی داوری برابری میکرد.
از مشکلات اصلی دوره دهم نبود قرارداد محکم با حامی مالی بود که اهدای جوایز را با مشکل روبهرو کرد. حامی مالی بعد از استفادههای تبلیغاتی به تعهدات خود عمل نکرد و همین امر باعث شد بسیاری از هنرمندان در دوره گذشته از جشنواره ناراضی باشند و بعضی از هنرمندان و داوران دوره قبل به دلیل پرداخت نشدن دستمزدشان ارتباط خود را قطع کردند و نه دبیر جشنواره آن دوره (کریم جشنی)پاسخگو بود و نه رئیس وقت انجمن نمایش مشهد و استان (علی روحی). آقایان جشنی و روحی در آن دوره تمامی تقصیرات را متوجه حامی مالی (پویا امینیان)دانستند اما حامی مالی تمامی مسئولین جشنواره را به انجام ندادن تعهدات خود متهم کرد که در این میان هیأت داوران، بازبینی و هنرمندان ضرر کردند و هیچ کس صدای آنها را نشنید. هنرمندان مشهدی در این سالها کم ظلم ندیدند که در دوره دهم یکی دیگر به آنها اضافه شد.
انتشار فراخوان قبل از معرفی دبیر
اما امسال اگرچه فراخوان دو هفته دیرتر از زمان مقرر منتشر شد اما دلیل آن قطعی کردن قرارداد با حامی مالی جدید بودکه یکی از ضعفهای اصلی این دوره از جشنواره انتشار همین فراخوان قبل از معرفی دبیر بود. این موضوع مانند این است که تمامی قوانین برگزاری جشنواره را همراه با تنظیم زمانی مشخص کنیم و بعد یک نفر را به عنوان فاعل در نظر بگیرم و قصد کنیم او برایمان جشنواره را اجرا کند.آیا یکی از وظایف دبیر، سیاستگذاری نیست؟ پس چرا بعد از انتشار فراخوان باید دبیر معرفی شود که این هم از آن مسائل عجیبی بود که پاسخی برای آن نیافتیم .جشنواره یازدهم در حالی به پایان رسید که هنرمندان و تماشاگران این دوره مشکلات خاص خود را مطرح میکردند. شاید بدترین و بیبرنامهترین بخش جشنواره مربوط به امکانات سالنهای نمایش بود که با نبود تهویه مناسب و کولر در فصل گرما سالنهای اجرا را به کورههایی تبدیل کرده بود که کسی دل به دیدن و گوش دادن نمیداد و فقط دعا میکردند آثار به اتمام برسد. حال باید از خود پرسید چگونه میشود مهمترین مجتمع فرهنگی در مشهد این امکانات اولیه را نداشته باشد و صدای مخاطبین به گوش هیچ مسئولی نرسد؛ البته بماند که زمزمههایی مبنی بر درست بودن سیستم و وجود امکانات به گوش میرسید که دلیل اصلی روشن نکردن وسایل را صرفهجویی در مصرف برق عنوان میکردند.این هم از عجایب جشنواره یازدهم است که احترام به مخاطب و هنرمند را فراموش کردهاند و به فکر مسائل جدیتری هستند! در سالهای گذشته فراخوان جشنواره نمایشنامهخوانی یک ماه قبل از ماه رمضان منتشر میشد و تا آخر ماه مبارک رمضان به پایان میرسید.
یکی از دلایل اصلی وجود جشنواره نمایشنامهخوانی در مشهد فعال کردن فضای تئاتر در ماه مبارک رمضان است که در آن کمتر شاهد اجرای عمومی هستیم اما امسال این اتفاق رخ نداد و جشنواره بعد از ماه مبارک رمضان برگزار شد که البته باز هم استقبال خوبی را شاهد بودیم و فکر میکنم یکی از دلایل اصلی آن وجود «شنبههای خوانش» در مشهد است. حسین وحدتی گرامی با وجود خود و برقرار ساختن این جلسات باعث شد که هنرمندان جدید پا به عرصه بگذارند و مخاطبان زیادی با نمایشنامهخوانی آشنا شوند و با تلاش در دوره یازدهم شانس خود را برای خواندن امتحان کنند. بدون شک این جوانان سرمایههایی هستند که میتوانند در آینده شانس خود را روی صحنه امتحان کنند و با کمک منتقدان و کارشناسان رفته رفته قدرت بگیرند و تن نحیف تئاتر این شهررا تنومند کنند. قدرشان را بدانیم.
| تسلیت به سرکار خانم رحیمیان، خبرنگار |
|---|
| شرکتهای دانشبنیان و تبدیل تهدیدها به فرصت |
| نقش نهادهای عمومی حاکمیتی در اکوسیستم نوآوری |
| اهمیت حضور کیفی زائران |
| گردشگری و خانهمسافرها در شهر مشهد |






پیام شما با موفقیت ارسال شد .